ای روشَنایِ دیده ام ، آرام جان خسته ام
در انتظار مقدَمَت ، دل را به لطفت بسته ام

بازآ دوباره در بَرَم ، شوری فتاده در سرم
باز آ مرا اینجا ببین ، وقت غروب دیگرم

پر می زند هر دم دلم ، مشتاقم از روی کَرم
بخشی منِ دلداده را ، یکدم حضورِ «حاضرم»

تو مُنتهای حاجتی ، در عین قدرت رحمتی
شایسته باشد گر کنی ، حاجت روایم ای سخی

ثور و ثریا را بگو ، شمس و قمرها را بگو
اندر زمین و آسمان ، رب رحیـــما را بگــو

جویای اویم هرزمان ، عشقش گرفته درمیان
صبرم دوصد چندان کنم ، کاید به بالینم عیان

چله نشینم بهر تو ، افتاده ام در بند تو 
بازآ و بازم می رهان ، چون کس ندارم غیرِ تو

حور و پری شاد آمده ، آزادِ آزاد آمده
آنکو که حول عرش رب ، یارش به دیدار آمده

خوش باش حالا بنده ای ، کز حوریان هم برتری
گر سرنهی بر امر رب ، از این و آنَت می رهی

دزدان ره اندر کمین ، من مانده ام اینجا غمین
باز آ کنارم ای خدا ، با تو شوم از متّقیــن

ذکر تو آرامم کند ، دیدار تو شادم کند 
اُدعونی اَستَجِب لَکُم ، خواهم که آزادم کند ...

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

جدیدترین پد ماوس جهان!!!

 
 

جدیدترین پد موس جهان



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392
یا زهرا

اس ام اس های ولادت حضرت فاطمه (س) - www.RadsMs.com

بر عالمیان رحمت بی حد آمد

زیبا گهر رسول امجد آمد

تبریک به شیعیان اهل عالم

چون فاطمه دختر محمد آمد

ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارک باد . . .

.

.

.

این مژده ی جانبخش ز سرمد آمد /میلاد یگانه بنت احمد آمد

ای شیعه تو را دهم بشارت امشب / یکدانه گل باغ محمد آمد . . .

.

.

.

بر آینه ی جمال داور صلوات / بر آبروی آل پیمبر صلوات

بر فاطمه ای که شد به شأنش نازل / از سوی خدا سوره کوثر صلوات

ولادت حضرت فاطمه (س) مبارک باد

.

.

.

خلقت کائنات شد، بهر وجود فاطمه(س)

زنده همه جهان شد از، یمن ورود فاطمه(س)

پیش حریم حرمتش، خیل ملک کشید صف

از سر شـوق جملگی، محو سجود فاطمه(س)

.

.

.

البشارت که عیان مهر فروزان آمد

ظاهر از پرده عصمت رخ جانان آمد

سر زد از برج نبوت مه رخشنده دین

روشن از نور رخش عالم امکان آمد

ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارک

.

.

.

دختر ختم رسل هادى گل شاه رسل

از پس پرده عیان چون مه کنعان آمد

دسته دسته ملک از عالم بالا به زمین

بهر دیدار رخش خرم و خندان آمد

.

.

.

بر چرخ عفاف نور سرمد زهراست / محبوبه حق ، دختر احمد زهراست

خاتون قیامت است و بانوی بهشت / سر سلسله آل محمد زهراست

.

.

.

زهرا که گل سر سبد آل عباست

انوار خدایی زِ جمالش پیداست

در قدر و جلالتش چه گویم زین بِه

زهراست محمد و محمد زهراست

.

.

.

عالم زفروغ احمدی لبریز است

از جلوه حیِ سرمدی لبریز است

میلاد بتول است و فضای مکه

از عطر گل محمدی لبریز است

.

.

.

نور دگری به بیت احمد آمد

محبوب رسول حیّ سرمد آمد

تا عطر وجودش همه عالم گیرد

زهرا ، گل گلزار محمد آمد . . .

ولادت با سعادت حضرت فاطمه (س) مبارک باد

.

.

.

جبریل به عرش نقش کوثر زده است

طوبی گل تسبیح به پیکر زده است

از خانه ی کوچک محمد امشب . . .

خورشید زمین و آسمان سر زده است

.

.

.

در باغ نبوت از نهال توحید

هنگام سحر گلی شکوفا گردید

چون غنچه ی گل ، خدیجه خندید چو دید

زهرا چو گُل محمدی می خندید


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : شنبه 7 ارديبهشت 1392
مصاحبه

مصاحبه و انواع آن"

ابتدا تعریفی از مصاحبه به همراه اصول آن در روانشناسی را ارائه می کنیم و سپس انواع مصاحبه را مورد بررسی قرار می دهیم.

مصاحبه و اصول آن در روانشناسی

مصاحبه یکی از روشهای بسیار معتبر و رایج تشخیص و ارزشیابی  می باشد و شاید بتوان آن را از اولین روشهایی دانست که بشر در این مورد به کار برده است. بن جانسون می گوید تا تو را ببینم و بسیاری از روانشناسان نیز معتقدند اگر بخواهیم اطلاعاتی در مورد شخصی بدست آوریم و او را بشناسیم چرا از خود او نپرسیم(دانشمند، 1357).

مصاحبه را به رابطه کلامی چهره به چهره تعریف کرده اند که مانند سایر روشهای ارزشیابی شخصیت و تشخیص برای گردآوری اطلاعاتی به منظور شناخت ویژگی های فرد صورت می گیرد. بر خلاف آنچه در مکالمات روزمره خود با افراد مشاهده می کنیم مصاحبه در تشخیص و ارزشیابی شخصیت رابطه کلامی است که برای تحقق هدف مشخصی ایجاد می گردد. این کنش متقابل کلامی همه گاه واجد ارزش درمانی می باشد و لذا انجام آن را به وسیله افراد تعلیم دیده توصیه کرده اند.

پس از این بررسی اجمالی و قبل از شروع بحث در باره انواع مصاحبه و کاربرد هریک باید یادآور شویم که مصاحبه را به طور کلی به دو نوع تقسیم می کنند.

1-  مصاحبه سازمان یافته

2- مصاحبه آزاد.

در مصاحبه سازمان یافته که آنرا مصاحبه محدود نیز می نامند مصاحبه گر مقید است در چهارچوب مشخص، اطلاعات مشخصی را از مصاحبه شونده گردآوری کند. تحجر و خشکی مشهود در این مصاحبه از ایراداتی است که بر آن وارد دانسته اند. در ارائه هر نوع خدمت روانی، از تشخیص و ارزشیابی گرفته تا درمان، ایجاد ارتباط و تفاهم از اصول اساسی و اولیه می باشد و باید اعتراف داشت وقتی مصاحبه شونده ناگزیر بود در مدت زمان مشخصی به سوالات محدودی پاسخ دهد از ایجاد چنین رابطه ای جلوگیری می شود به طوری که مصاحبه گر حتی از گردآوری اطلاعات لازم عاجز خواهد بود. عده ای از روانشناسان، به مسئله تقویت بازداری و واپس زنی اشاره کرده اند و این نوع مصاحبه با یکی از عوامل تقویت کننده آن دانسته اند. مراجع در مصاحبه محدود ناگزیر از بازداری بیشتر در بیان عواطف و سرکوبی نیازهای خویش می شود که بدون شک به برداشت منفی وی از روانشناسی منجر می گردد(دانشمند، 1357).

برای رفع اشکالاتی که بدان اشاره کردیم تدابیری اندیشیده اند. گاه در مصاحبه سازمان یافته، در صورتی که به وسیله افراد باتجربه انجام پذیرد، آزادیهایی را مجاز می دارند. بدین معنی که موارد مطالعه و نوع سوالات را مشخص می کنند اما مصاحبه شونده را در بیان آنچه در موردی خاص به ذهنش آمد و یا نیاز به بازگویی آن را احساس کرد آزاد می گذارند. مثلا مصاحبه گر می داند که موضوع مصاحبه گردآوری اطلاعاتی در مورد وضع شغلی مراجع می باشد اما مصاحبه شونده آزاد است در این مورد هر چه می خواهد بیان کند.

برعکس آنچه در مصاحبه سازمان یافته مطرح است در مصاحبه آزاد هیچ قید و شرطی وجود ندارد و مصاحبه گر بدون هیچ محدویتی به اقتضای اوضاع و احوال و بنا به میل و سلیقه خویش دامنه وسیع تر و لایه های گوناگونی را مورد بررسی قرار می دهد. در این نوع مصاحبه، مراجع نیز در بیان خود آزادی کامل را دارا می باشد.

به طور کلی می توان گفت در مواردی که نیاز به کمی ساختن اطلاعات حاصله محسوس گردد مصاحبه سازمان یافته واجد ارزش عینی و اعتبار بیشتری خواهد بود بخصوص اگر مصاحبه گران تجربه کافی برای انجام مصاحبه آزاد را نداشته باشند. به هر حال به طوری که یادآور شدیم خشکی و تحجر موجود در این نوع مصاحبه مشکلاتی را در راه ایجاد رابطه با بیمار و تسهیل در بیان عواطف، افکار و عقاید وی ایجاد می کند.

کاربرد مصاحبه

مصاحبه را می توان بر اساس محل انجام، و هدف های آن به هفت نوع گوناگون تقسیم کرد  که به شرح هریک می پردازیم.

1-  مصاحبه استخدامی

کاربرد این نوع مصاحبه بیشتر در مدیریت و صنعت بوده هدف آن ارزیابی لیاقت و شایستگی داوطلبان برای احراز یک شغل و یا سمت سازمانی می باشد.

  2- مصاحبه مشکل یابی

این مصاحبه در ادارات و یا واحدهای صنعتی برای کشف و فهم عواملی که اختلالاتی در انجام صحیح امور و یا روابط بین کارمندان ایجاد کرده اند انجام می پذیرد.

3- نظر خواهی

در این نوع مصاحبه سعی می شود از طریق مراجعه به نمونه ای از جمعیت از افکار و عقاید، برداشتها و بازخوردهای مردم نسبت به موضوع خاصی به گردآوری اطلاعات بپردازند.

4- مصاحبه تحت فشار

این نوع مصاحبه در شرایط تصنعی و در موقعیت های ناگواری که عمدا برای بررسی دقیق و ارزشیابی واکنش افراد ایجاد می شوند صورت می گیرد. هدف عبارت است از مشاهده و مطالعه دقیق واکنش در برابر شرایط ناخوشایند و فشارهایی که در پاره ای امور بر انسان وارد می شود.

5- مصاحبه تشخیصی

کاربرد این نوع مصاحبه در کلینیک ها، بیمارستانها و مراکز بهداشت روانی برای تشخیص اختلالات، گردآوری اطلاعات اولیه در مورد مراجع و برآورد و ارزیابی وضع روانی وی می باشد. مصاحبه برای تنظیم تاریخچه فردی که به امر تشخیص کمک می کند نیز به عنوان نوعی مصاحبه تشخیصی شناخته شده است.

 6- مصاحبه قبل و بعد از انجام آزمونهای روانی

هدف از این نوع مصاحبه اتخاذ تصمیم در مورد مراجع می باشد.البته پیشداوری ناشی از بررسی آزمونهایی که در مورد مراجع اجرا گردیده است مشکلاتی را در انجام صحیح این نوع مصاحبه فراهم می آورد.

7- مصاحبه اختتامی یا ترخیصی

این مصاحبه نیز در بیمارستانها و کلینیک های روانی به منظور ارزشیابی وضع بیمار و اتخاذ تصمیم در مورد ادامه درمان و یا ترخیص وی صورت می گیرد.

 

مقاومت و حل آن در مصاحبه

می دانیم مصاحبه وسیله ارتباط بین روانشناس و فرد مراجع است که طی آن به بررسی درباره وی می پردازیم و تدابیری را برای تسهیل و ایجاد تداوم در قدرتهای بیانی او می اندیشیم. گرچه جلب اعتماد مراجع، تقویت امیدواری و ایجاد این برداشت که ما قادر به ارائه کمک های لازم هستیم، همکاری او را تا حدودی تضمین می کند، معهذا رعایت نکات زیر در از میان برداشتن خطوط دفاعی مصاحبه شونده تاکید و توصیه می شود(دانشمند، 1357).

1-    اجتناب از اظهار تعجب درباره گفته های بیمار.

2-    خودداری از اظهار علاقه زیاد نسبت به یک موضوع.

3-    خودداری از قضاوت های اخلاقی و ارزشی.

4-    اجتناب از ایفای نقش مجازات کننده.

5-    خودداری از انتقاد از وی.

6-    پرهیز از قول دادن بیجا.

7-    خودداری مصاحبه گر از سخن گفتن درباره خود.

8-    اجتناب از تهدید کردن مراجع.

9-    اجتناب از اشاره به مسائل و مشکلات خود.

10-خودداری از نشان دادن بی صبری و ناشکیبایی.

11-خودداری از بحث های سیاسی و مذهبی.

12- اجتناب از تمسخر مراجع.

13-اجتناب از تحقیر مراجع.

14-خودداری از سرزنش مراجع به خاطر شکستها و کمبودهایش.

15- اجتناب از تفسیر زودرس و تجزیه و تحلیل عمقی.

16-خودداری از تفسیر و تعبیر خواب.

17- اجتناب از بررسی خاطرات و تجربیات ناگوار تا هنگامی که مقاومت وجود دارد.

18-خود داری از تمجید ظاهر و آرایش مراجع.

19-اجتناب از اطمینان دادن به مراجع.

20- احترام به حقوق مراجع در اظهار عقاید و افکارش.

21-تکرار منظور و هدف مصاحبه.

22-خودداری از اعلام تشخیص.

23- اجتناب از پرسش درباره مسائلی که وی نسبت به آنها حساسیت دارد.

24- انجام مصاحبه چهره به چهره در جلسات اول.

25- اجتناب از حرف زدن زیاد.

26-خود داری از بلند حرف زدن.

27-خود داری از پند و اندرز.

 اشتباهات مصاحبه و راه حل آنها

در مصاحبه نیز روانشناس با مشکلاتی مواجه است که از اعتبار مصاحبه به عنوان یک وسیله ارزشیابی و تشخیص می کاهد. این مشکلات ناشی از اشتباهاتی هستند که معلول فرایند مصاحبه، مصاحبه شونده و مصاحبه گر می باشند.

اشتباهات ناشی از فرایند مصاحبه را می توان معلول شبکه بغرنج و بسیار پیچیده کنشهایی دانست که در روابط چهره به چهره بین مصاحبه گر و مصاحبه شونده صورت می گیرد(ببی، 1384).

موقعیتی که در آن مصاحبه صورت می گیرد نیز ممکن است خطاهایی را موجب گردد. راه حلی که برای این مشکل پیشنهاد شده است تکرار هرچه بیشتر مصاحبه با فرد مورد نظر می باشد.

اشتباه دوم ناشی از ترس ها و دلهره های مصاحبه شونده و نقش هایی است که ایفای آن از وی انتظار می رود. سازمان بخشی دقیق مصاحبه و پیش بینی این نقشها تا حدودی از بروز این اشتباه می کاهد.

اشتباه و مشکل دیگر ناشی از خود مصاحبه گر است که بیشتر معلول ویژگیهای شخصی مصاحبه گر، اشتباه در یادداشت کردن جریان مطالعه، استناط غلط، نداشتن آموزش کافی و مکتبی که مصاحبه گر از آن پیروی دارد می باشد(رفیع پور،1360).

میزان کردن جریان مصاحبه و آموزش دقیق مصاحبه گران تا حدودی از این مشکل می کاهد. در انتها به معرفی یکی از  پرسش نامه هایی که در مصاحبه تشخیصی ساختار یافته در مورد کودکان بیشترین کاربرد را دارند می پردازیم.

جدول مصاحبه تشخیصی برای کودکان (DISC)

ساخت و محتوا

DISC (شافر و دیگران، 1991) شامل 231 پرسش اصلی و 1186 پرسش متناسب با پاسخ های مصاحبه شوندگان است و دو فرم موازی دارد؛ فرم کودکان (DISC-c) که برای افراد 9 تا 17 سال و فرم والدین (DISC-P) که برای افراد 6 تا 17 سال طراحی شده اند. در سالهای بعد فرم معلم (DISC-T) آن نیز با توجه به ملاک های DSM-IV طراحی شده است (فریک و دیگران، 1994). در این فرمها خود کودکان، والدین و معلمان آنها رفتار کودکان را توصیف می کنند.

اعتبار

ویژگی های روانسنجی DISC از سوی پیاسن تینی و دیگران (1993) ، شواب – استون و دیگران (1993)، شافر و دیگران (1993) با استفاده از گروهی مشتمل بر 75 نفر بررسی شده است. ضریب آلفای کرونباخ در مقیاسهای مختلف بین 56/0 تا 88/0 گزارش شده است.

  روایی

پیاسن تینی و دیگران (1993) رابطه میان تشخیص مبتنی بر DISC و تشخیص متخصصان بالینی را که شاخصی از روایی است، بررسی کردند. در کل میزان توافق میان داده های حاصل از دو روش یاد شده در فرم والدین DISC متوسط (50/0) و درفرم کودکان DISC پایین (34/0) و میزان توافق کل نیز 41/0 گزارش شده است.

مصاحبه ها را به چند طریق دیگر نیز می توان دسته بندی کرد:

مصاحبه فردى

در مصاحبه‌هاى فردي، هدف، بيشتر کسب آگاهى و شناساندن افراد (خبرساز يا عارى و غيرمعروف)، عقايد، افکار و نظرهاى آنان در زمينه‌هاى سياسي، فرهنگي، مذهبي، اجتماعي، علمى ... است. تفاوت اين نوع مصاحبه با نوشتن بيوگرافى (شرح حال) در اين است که بيوگرافى در مورد شخص نوشته مى‌شود (کى و کجا متولد شده، تحصيلات او در چه پايه است، چه کارهائى انجام داده و در چه سمت‌هائى خدمت کره است، تأليفات او چه بوده و...) درحالى‌که در مصاحبه فردى شخص در مورد خويش سخن مى‌گويد. اين‌گونه مصاحبه را مى‌توان با هر فردى از افراد جامعه انجام داد ولى بايد به اين نکات توجه داشت.        

۱. فرد به‌خاطر شخصيت خود در جامعه معروف است (بُعد شهرت) و کارها و گفته‌هاى او ارزش ويژه دارد.

۲. فرد مشهور نيست، اما عملى که انجام داده يا مى‌دهد يا در جايگاهى که فعلاً قرار دارد، مورد توجه قرار گرفته است. مثلاً اختراع يا اکتشافى کرده، در جبهه جنگ شهامت ويژه‌اى از خود نشان داده، پرستار فداکارى بوده و کارهائى از اين قبيل ...    

در تهيه ”مصاحبه فردي“ بايد به اين نکات توجه کرد:     

۱. برخلاف مصاحبه خبرى که توصيف محيط مصاحبه و حرکات مصاحبه شونده ضرورى نيست، در تنظيم مصاحبه فردى چه با افراد معروف و چه افراد عادى اين کار ضرورى است.    

۲. ذکر تکيه‌کلام مصاحبه شونده يا عبارت‌هائى که او در مصاحبه زياد تکرار مى‌کند، در مصاحبه خبرى ضرورى نيست، درحالى‌که در مصاحبه فردى در اکثر مواقع لازم است، زيرا اين‌گونه مطالب ويژگى‌هاى فردى شخص را نمايان مى‌کند، اما بايد توجه داشت که بيان اين‌گونه مطالب نبايد موضوع اصلى مصاحبه را تحت‌الشعاع قرار دهد.

۳. به‌طورکلى در مصاحبه، اشتباه‌هاى مصاحبه شونده از لحاظ دستور زبان مى‌يابد تصحيح شود. فراموش نشود که در مصاحبه فردي، هدف اصلى شناساندن طرز فکر، عقيده و نظر مصاحبه شونده است و در مصاحبه خبرى ارائه اطلاعات جديد در مورد يک رويداد.          

مصاحبه گروهى (جمعی)

در مصاحبه گروهى (جمعي)، آگاهى از عقايد، افکار و نظر تعداد زيادى از افراد جامعه مورد توجه و نظر است و خبرنگار، اطلاعات خود را از چندين نفر به‌دست مى‌آورد. معمولاً موضوع مصاحبه گروهى مطالبى در رابطه با وقايع جارى است که مستقيماً به مردم مربوط مى‌شود. تفاوت مصاحبه گروهى با مصاحبه خبرى در اين است که مصاحبه شونده شخص مسئولى نيست، بلکه فردى است که صرفاً نظر خود را بيان مى‌کند. مصاحبه گروهى تحت‌عنوان نظرخواهى نيز صورت مى‌گيرد. فرض کنيد دولت مى‌خواهد درباره پذيرش دانشجو در دانشگاه‌ها تصميم بگيرد که شرط ورود به دانشگاه را ميزان معدل سال آخر دبيرستان تعيين کند. خبرنگاران روزنامه در سطح شهر نظر گروهى از دانش‌آموزان را درباره اين تصميم جويا مى‌شوند و نظرات آنان را کسب مى‌کنند و به چاپ مى‌رسانند، اين نوع نظرخواهى‌ها، گاه يک تصميم را مسجل و برخى اوقات تغيير مى‌دهد.          

در تهيه مصاحبه گروهى بايد به نکات زير توجه داشت:   

۱. گرچه يافتن افراد براى مصاحبه گروهى کار مشکلى نيست، ولى بايد توجه داشت که انتخاب افراد بايد با موضوع مصاحبه منطبق باشد، مثلاً اگر موضوع مصاحبه در زمينه مسائل کارگرى است، مصاحبه شوندگان را بايد از ميان کارگران کارخانه‌ها انتخاب کرد و نه مردم کوچه و بازار.     

۲. تعداد مصاحبه شوندگان اندازه معينى ندارد، در اکثر موارد تعدادى بين ۱۰ تا ۲۰ نفر کافى است ولى بايد توجه داشت که اين‌گونه مصاحبه‌ها را هيچ‌گاه نمى‌توان به‌عنوان يک تحقيق علمى تلقى کرد مگر تعداد و روش انتخاب افراد با اصول آمار و رو‌ش‌هاى سنجش افکار منطبق باشد. اگر هدف تنها ارائه تصويرى از نظرها و افکار افراد محدود و معينى از جامعه باشد، مصاحبه گروهى براى اين منظور مناسب است. بنابراين در مصاحبه گروهى نبايد اطلاعات جمع‌آورى شده را به کل جامعه و حتى به گروه خاص تعميم داد. از اين‌رو، به‌جاى اينکه نوشته شود ”کارگران کارخانه‌ها معتقد هستند که...“ بايد نوشت: ”اکثر کارگرانى که در اين مصاحبه شرکت داشتند، معتقد هستند که...“.       

۳. در اين‌گونه مصاحبه‌ها بايد توجه داشت براى اينکه بتوان پاسخ‌ها را با يکديگر ترکيب کرد، براى همه مصاحبه شوندگان بايد سؤال يکسان باشد. اگر در زمينه يک موضوع سؤال‌ها به گونه‌هاى مختلف طرح شود، ترکيب يا تجزيه و تحليل پاسخ‌ها امکان‌پذير نخواهد بود.     

پرسش بايد ساده و روشن طرح شود تا مصاحبه شوند بتواند مفهوم مطلب را به‌سرعت دريابد. بنابراين نبايد پرسش‌هاى طولانى و پيچيده را در مصاحبه گروهى مطرح کرد. همچنين پرسش‌هاى نبايد ”جهت‌دار“ باشد، زيرا در چنين مواردي، پاسخ‌ها حاوى تأثير مصاحبه‌کننده بر روى مصاحبه شونده خواهد بود.

مصاحبه شفاهى (حضورى)

در مصاحبه‌هاى حضورى يا مصاحبه‌هائى که به‌وسيله تلفن صورت مى‌گيرد، رکن اصلى مصاحبه‌کننده است. مصاحبه‌کننده بايد علاوه بر تسلط بر تکنيک‌هاى مصاحبه، آگاهى‌هاى عمومى گسترده‌اى داشته باشد، اين آگاهى‌ها در حد تخصص‌هاى روزنامه‌نگارى است. يک مصاحبه‌کننده بايد از علوم مختلف به‌ويژه جامعه‌شناسى و روانشناسي، شناخت کافى داشته باشد.  

شناخت سريع مخاطب و حالات روحى او، مهم‌ترين ابزار دست مصاحبه‌کننده است، چون به هر حال يک رابطه متقابل بين مصاحبه‌کننده و مصاحبه‌شونده به‌وجود مى‌آيد و کسى که قادر است اين ارتباط را حفظ کند و مانع از گسستن آن شود، مصاحبه‌کننده است. با اولين نگاه بايد حالت‌هاى مصاحبه‌شونده ارزيابى شود و با نخستين سؤال اين ادراک کامل شود و در عين حال مصاحبه‌کننده بايد هميشه چند سؤال پى‌درپى در حافظه خود آماده عرضه داشته باشد.  

مصاحبه کتبى (غیر حضوری)

عده‌اى از مصاحبه‌شونده‌ها ترجيح مى‌دهند جواب سؤال‌هائى را به‌صورت کتبى بدهند، زيرا هم تسلط بيشترى پيدا مى‌کنند و هم فرصت کافى براى پاسخ دادن در اختيار دارند. در چنين موردى خبرنگار سؤال‌ها را به‌صورت کتبى به مصاحبه‌شوندده ارائه مى‌دهد و مصاحبه‌شونده نيز پاسخ سؤال‌ها را به‌صورت کتبى مى‌دهد. اگر پاسخ به سؤال‌هاى ”پرسشنامه‌“ها را نيز در زمره مصاحبه‌هاى کتبى بدانيم، معمولاً اين نوع مصاحبه‌ها براى کارهاى تحقيقى مورد استفاده قرار مى‌‌گيرد. مصاحبه کتبى کمتر جنبه خبرى پيدا مى‌کند و از عمده‌ترين کاستى آن نيز عدم حضور خبرنگار است و اين احتمال همواره وجود دارد که مصاحبه‌شونده به سؤال يا سؤال‌هائى پاسخ ندهد.

مصاحبه هدايت‌شده

مصاحبه هدايت‌شده (Directive Interview)، مصاحبه‌اى را گويند که اختيار طرح پرسش‌ها و کنترل جريان مصاحبه در دست مصاحبه‌گر (مصاحبه‌کننده) باشد. مصاحبه‌‌کننده پرسش‌هاى مشخص (Specific Question)، مطرح مى‌کند و جواب‌هاى مشخص هم از مصاحبه‌شونده مى‌خواهد، به‌عبارت ديگر در مصاحبه هدايت‌شده موضوع مصاحبه از قبل تعيين شده و مورد موافقت طرفين قرار گرفته است.         

يکى از کاستى‌هاى مصاحبه کاملاً هدايت شده در اين است که مصاحبه‌شونده تحت تأثير نفوذ مصاحبه‌کننده قرار مى‌گيرد. سؤال‌هائى که مطرح مى‌شود، جهت جواب را تعيين مى‌کند و امکان دارد، اطلاعات لازم در مورد موضوع مصاحبه ابراز نشود. همچنين، سؤال‌هاى مشخص ممکن است، سبب رنجش مصاحبه‌شونده شود. اگر از همان ابتداى مصاحبه، سؤال‌هاى دقيق و مشخص طرح شود، اين امکان وجود دارد که مصاحبه‌شونده از پاسخ به پرسش‌هاى مهمى که در پيش است اجتناب ورزد.  

ارزيابى رفتار و حرکات (ارتباط غيرکلامي) مصاحبه‌شونده ضرورى است، زيرا خبرنگار ممکن است بتواند ميزان تمايل يا عدم تمايل مصاحبه شونده را نسبت به مصاحبه تعيين کند. اگر مصاحبه‌شونده نسبت به موضوع مصاحبه و مصاحبه‌کننده نظر موافق داشته باشد، مى‌توان حدس زد که مصاحبه با موفقيت به انجام خواهد رسيد. در هر صورت اولين قسمت مصاحبه هميشه مشکل‌ترين مرحله است. اگر احساس شود که مصاحبه‌شونده مايل به همکارى در تهيه مصاحبه است، مى‌توان پرسش‌هاى مشخص را از همان ابتدا مطرح کرد، اما برعکس، اگر حس شود که او حالت دفاعى به خود گرفته است، بهتر است که مصاحبه را با سؤال‌هاى ”آسان“ يا در واقع پرسش‌هائى که پاسخ به آن راحت است، شروع کرد و سؤال‌هاى مهمتر را به مراحل بعدى مصاحبه موکول کرد.    

مزاياى مصاحبه هدايت شده اين است که چون مصاحبه با پرسش‌هاى مشخص و دقيق صورت مى‌گيرد، کارآئى و سرعت بيشترى نيز با خود همراه دارد. خبرنگار، هدايت مصاحبه را برعهده دارد و بنابراين مى‌تواند جهت مصاحبه را تعيين کند و اطلاعات لازم را به‌دست آورد.   

مصاحبه هدايت ‌نشده

مصاحبه هدايت‌نشده (Nondirective Interview)، مصاحبه‌اى را گويند که موضوع و پرسش‌ها قبلاً تعيين نشده باشد و کنترل جريان مصاحبه در دست مصاحبه شونده باشد، اين نوع مصاحبه مانند يک گفتگوى دوطرفه است، از اين‌رو به مصاحبه هدايت‌نشده، مصاحبه آزاد هم مى‌گويند.  

کاستى مهم مصاحبه هدايت‌نشده اين است که براى تهيه و تنظيم آن احتياج به صرف وقت زيادى است. خبرنگارى که موظف است در روز چند خبر تهيه کند نمى‌تواند وقت خود را براى موضوع‌هائى که ارتباطى به موضوع اصلى مصاحبه ندارد، صرف کند.  

در مصاحبه هدايت نشده، کنترل مصاحبه در دست کسى است که معمولاً نبايد باشد. خبرنگارى که تماماً متکى به روش هدايت نشده است در مواردى که احتياج است جهت جريان مصاحبه را تعيين کند، اختيار ناچيزى از خود دارد. امکان خارج شدن از موضوع و طرح مسائل غيرضرور در مصاحبه هدايت‌نشده بسيار است.      

از مزاياى مصاحبه هدايت نشده اين است که مصاحبه از حالت رسمى خارج شده و مصاحبه‌شونده به اختيار خود مى‌تواند به پرسش‌ها پاسخ گويد، بنابراين مصاحبه‌شونده کمتر زير نفوذ خبرنگار قرار مى‌گيرد.

ترکيب روش هدايت شده و آزاد

خبرنگاران به‌ندرت از يکى از دو روش مصاحبه هدايت شده (بسته) يا هدايت‌نشده (آزاد) استفاده مى‌کنند. بهترين روش اين است که هر دو حالت با يکديگر ترکيب شود و مصاحبه به‌صورت ترکيبى از هر دو نوع باشد، يعنى خبرنگار هم سؤال‌هاى مشخص و دقيق و هم پرسش‌هاى کلى (Broad Questions)، و عمومى را در نظر داشته باشد و بپرسد. بهتر است مصاحبه را با پرسش‌هاى کلى و بدون جهت آغازکرد تا مصاحبه‌شونده با آرامش خاطر، مصاحبه را شروع کند. طرح چنين سؤال‌هائى حتى ممکن است طرح موضوع جديدى را در مصاحبه پيش آورد که نه فقط خبرنگار سؤالى در مورد آن مطرح نکرده، بلکه قبل از مصاحبه هم پيش‌بينى نکرده است.    

پس از طرح کردن سؤال يا سؤال‌هاى کلى اوليه، خبرنگار مى‌تواند پرسش‌هاى دقيق و مشخص خود را براى رفع ابهام‌ها طرح کند. بايد توجه داشت که نحوه سؤال به‌صورت کلى يا مشخص، علاوه بر ارتباطى که به نحوه جريان اداره مصاحبه دارد، به نوع مصاحبه هم مربوط است. در مصاحبه خبرى و مصاحبه گروهى (جمعي) مناسب است خبرنگار مصاحبه را به‌صورت هدايت شده اداره کند، پرسش‌هاى مشخص بپرسد و کنترل جريان مصاحبه را در دست بگيرد. در مصاحبه فردي، هنگامى که خبرنگار مى‌خواهد به مصاحبه‌شونده اجازه دهد تا عقايد، نظرات و مطالب جديد و جالب توجه خود را بيان دارد مصاحبه هدايت‌نشده يا آزاد با طرح کردن سؤال‌هاى کلى و عمومى مناسب‌تر است.

مصاحبه نیمه ساختارمند

برخلاف مصاحبه کاملا ساختارمند که سوالات کاملا مشخص هستند ، در مصاحبه نیمه ساختارمند ما شاهد انعطاف در مصاحبه هستیم. در این نوع مصاحبه، سوالات باتوجه به نوع گفتگوهایی که بین طرفین صورت می گیرد، ممکن است دستخوش تغییراتی شوند.

در این نوع مصاحبه، بهتر است از راهنمای مصاحبه که عبارت از "یک دسته بندی غیررسمی از موضوعات و سوالاتی که مصاحبه کننده می تواند به شیوه های مختلف از مصاحبه شوندگان مختلف بپرسد" است، استفاده کنیم.(لیندلف و تیلور،2002).

این راهنماهای مصاحبه به مصاحبه کنندگان کمک می کنند که بدون اعمال محدودیت در سوالات و موضوعات در یک فرمت خاص،  تمرکز خود را بر آنها حفظ کنند. این آزادی به مصاحبه کنندگان کمک می کند که سوالات خود را باتوجه به بافت و موقعیت مصاحبه و هریک از مصاحبه کنندگان تنظیم کنند(لیندلف و تیلور،2002).

مصاحبه عمقى

مصاحبه عمقى (In-Depth Interview)، در واقع يک گفتگوى دوطرفه است. از يک‌سو روزنامه‌نگار متخصص و صاحب‌نظر و از سوى ديگر صاحب يا صاحبان انديشه و تخصص و نظر در زمينه‌هاى سياست، اقتصاد، ادب و فرهنگ، هنر و... به‌عنوان مصاحبه‌شونده يا مصاحبه‌شوندگان. دايره موضوع مورد گفتگو در مصاحبه عمقى هرچه محدودتر باشد به‌سمت تخصصى شدن پيش مى‌رود.          

فرض کنيد يک روزنامه‌نگار متخصص در امور سينما با کارگرانى گفتگوئى در مورد صرفاً سينما به‌عمل آورد. موضوع سينما يک موضوع تخصصى است و بحث حول محورهاى فني، تکنيکى و پيام سينمائى دور مى‌زند. چنين گفتگوئى دوطرفه شکل يک مصاحبه عمقى مى‌گيرد. با اين حال مى‌توان گفت از اين هم تخصصى‌تر مى‌توان برخورد کرد. مثلاً گفتگوى يک روزنامه‌نگار متخصص با يک صاحب‌‌نظر در امور سينما صرفاً در مورد سينماى سياسي، کمدى يا موزيکال و...   

بدين ترتيب دايره بحث محدودتر و عمق گفتگو بيشتر شده است. در مورد هر يک از زمينه‌هاى سياسي، اقتصادي، فرهنگى و هنرى مى‌توان با افراد صاحب‌نظر اقدام به انجام يک مصاحبه عمقى کرد.   

پرسش و پاسخ در مصاحبه‌هاى عمقى با ديگر انواع مصاحبه‌ها تفاوت اساسى دارد. روزنامه‌نگار متخصص يک پرسشگر صرف نيست، خود صاحب‌نظرى است که با اداره مصاحبه، نظرات مصاحبه‌شونده متخصص را مورد تجزيه و تحليل قرار مى‌دهد. سؤال‌ها فقط براى شکافتن موضوع مورد بحث است. به همين دليل مصاحبه عمقى به يک مباحثه شبيه مى‌شود چرا که الزاماً نظرات روزنامه‌نگار متخصص با مصاحبه‌شونده يکسان نيست. اگر نگوئيم هميشه، اما در بيشتر مصاحبه‌هاى عمقى همسان نبودن نظرات روزنامه‌نگار با مصاحبه‌شونده، پديده‌اى است که در اين نوع مصاحبه‌ها به کرات پيش مى‌آيد و همين نکته است که مصاحبه‌هاى عمقى را خواندنى و جالب توجه مى‌کند.

روزنامه‌نگار در ابتدا موضوع مصاحبه را براى خواننده روشن مى‌کند و با معرفى مصاحبه‌شونده چگونگى انجام مصاحبه را تشريح مى‌نمايد پرسش‌ها در اين نوع مصاحبه‌ها تلفيقى از سؤال‌هاى ساده و يک‌وجهى توأم با پرسش‌هاى مرکب (چند سؤالي) است.          

 

مصاحبه گسترده (در سطح)

مصاحبه گسترده در سطح به مسائل و موضوع‌هاى مختلف مى‌پردازد و عمق مطالب را مورد توجه قرار نمى‌دهد. سؤالات کوتاه و درنتيجه پاسخ‌ها نيز کوتاه خواهد بود و گاه مصاحبه‌شونده با ”بلى و خير“ مى‌تواند به پرسش‌ها پاسخ گويد.  

در اين نوع مصاحبه ميزان سواد، دانش، آگاهى و تخصص موردنظر نيست و به همين دليل موضوع‌هاى مختلفي، آن هم در سطح مورد سؤال قرار مى‌گيرد. مصاحبه‌شونده ممکن است يک رئيس‌جمهور، يک پزشک، يک راننده تاکسى يا يک فروشنده کالا باشد. در اين نوع مصاحبه‌ها که پرسش‌ها و پاسخ‌ها ساده است، هدف کسب اطلاعات و اخبار بدون ريشه‌يابى موضوع يا معرفى افراد از نظر زندگي، نوع برخورد بامسائل مختلف جامعه و چگونگى کسب و کار وى است. در مصاحبه گسترده ممکن است پرسش‌ها از دانستن اسم، شغل، محل زندگي، چگونگى گذراندن اوقات فراغت، ”آيا به سينما مى‌رويد؟“، ”چه فيلم‌هائى را دوست داريد؟“ و... تجاوز نکند، اما در عين حال‌گيرائى اين نوع مصاحبه به چگونگى پرداخت و ترکيب و رديف سؤال‌ها و پاسخ‌هائى که خبرنگار دريافت مى‌کند و پيامى که در خلال آن قرار است به مخاطبين داده شود، بستگى پيدا مى‌کند.

مصاحبه خبرى

در مصاحبه خبرى (Interviewer)، هدف مصاحبه‌گر، کسب اطلاعات دقيق و مشخص از منبع خبر جهت روشن شدن موضوع يا موضوع‌هاى خبرى روز است. در اين نوع مصاحبه، مطالب تنظيم شده حاوى اطلاعات جديدى است که قبلاً انتشار يافته است. فرض کنيد دولت اعلام مى‌کند که تعدادى کارشناس ايرانى را براى همکارى با دولت کويت به آن کشور اعزام خواهد کرد تا در زمينه اکتشاف و بهره‌بردارى از منابع نفت با متخصصان کويتى همکارى کند. خبر اين موضوع در روزنامه منتشر مى‌شود، اما چندين سؤال باقى است که براى يافتن پاسخ آنها، نياز است مقامات مسئول (در اينجا وزير نفت) توضيح دهد. مثلاً:

- آيا ايران در کار اکتشاف و بهره‌بردارى منابع نفت در آن کشور سرمايه‌گذارى هم مى‌کند؟

- همکارى دو کشور به چه صورت و تا چه حد خواهد بود؟      

- چه تعداد کارشناس ايرانى به کويت خواهند رفت و مدت همکارى دو کشور چه مدت خواهد بود؟        

و پرسش‌هائى از اين قبيل ... که براى دريافت پاسخ به آنها خبرنگار بايد با مقامات مسئول کشور مصاحبه کند.        

مثال:   

تهران - گروه خبر:      

در پى خارج شدن قطار مسافربرى تهران-مشهد از خط، مسئول خطوط راه‌آهن، فرسودگى ريل‌ها را عامل اين حادثه ذکر کرد. قطار مسافربرى تهران-مشهد ديروز بعدازظهر در منطقه سمنان از خط خارج شد و ۱۸ مسافر مجروح شدند.          

در پى اين حادثه (نام و نام خانوادگي) مسئول خطوط راه‌آهن در مصاحبه‌اى گفت: هم‌اکنون مأموران مشغول مرمت ريل‌ها هستند.          

وى گفت: اين دومين حادثه طى امسال در اين مسير است و به همين دليل قرار شد تا پايان سال کليه ريل‌هاى فرسوده و مرمت يا تعويض شود.   

مسئول خطوط راه‌آهن افزود: همه مجروحان حادثه ديروز به‌طور سرپائى مداوا شدند و با اعزام يک قطار ويژه به مسير خود ادامه دادند.  

مصاحبه تفسيرى

پس از وقوع هر خبرى براى روشن شدن جزئيات رويداد اقدام به مصاحبه خبرى مى‌شود تا اطلاعات تازه به آگاهى خوانندگان برسد، همگام با اين نوع مصاحبه، مصاحبه تفسيرى (Commentary Interview)، نيز صورت مى‌‌گيرد که مصاحبه شونده در مورد انگيزه وقوع رويداد، نظر خود را بيان مى‌کند. مصاحبه شوندگان در اين نوع از مصاحبه داراى ديدگاهى هستند که گاه به خبر اعتبار مى‌بخشند و آن را توجيه مى‌کنند و گاه ممکن است نظر آنان مغاير خبر اعلام شده باشد. در هر حال مصاحبه‌هاى تفسيرى جايگاه ويژه‌اى در روزنامه‌ها و ساير رسانه‌هاى خبرى دارند. مثلاً در مورد خبرى که در بررسى مصاحبه خبرى گفته شد، خبرنگار براى کسب نظر برخى افراد که صاحب‌نظر شناخته مى‌شوند، مصاحبه‌اى ترتيب مى‌‌دهد تا از ديدگاه آنان درباره تصميم دولت در مورد اعزام کارشناس به کشور کويت، خوانندگان خود را مطلع کند. ممکن است اين شخص نظر مساعد نسبت به اعزام کارشناسان ايرانى داشته باشد و آن را به‌نفع کشور بداند يا برعکس اين اقدام را مغاير منافع و مصالح ملى تشخيص بدهد. به‌هر حال اين يک نظر شخصى است و انتخاب چنين افرادى ارتباط مستقيم با مشى روزنامه دارد.     

مثال: ناآرامى‌ها در جاکارتا (اندونزي) زمانى آغاز شد که سربازان به ساختمان مقر حزب اپوزيسيون (حزب دموکراتيک) به رهبرى خانم ”مگاواتى سوکارنو پونزه“ دختر احمد سوکارنو رئيس‌جمهور پيشين اندونزى حمله‌ور شدند و با ضرب و جرح طرفداران وي، نزديک به ۲۰۰ نفر از آنان را دستگير کردند.       

در سال ۱۹۹۳ حزب دموکراتيک ”پي.دي.آي“ خانم مگاواتى سوکارنو را به رهبرى خود برگزيد. ظرف سه‌سال گذشته بر محبوبيت خانم سوکارنو به ميزان قابل توجهى افزوده شد.   

سوهارتو از افزايش محبوبيت دختر سوکارنو به وحشت افتاد و سرانجام دو ماده پيش با تحريک و کمک يک گروه انشعابى از حزب دموکراتيک، وى را از رهبرى حزب کنار گذاشت. بحران رهبرى در حزب به خيابان جاکارتا کشيده شد و دولت نگران حکومت ۳۰ ساله ژنرال شد.     

خانم ”کامل بوجاجيو“ از گروه حمايت از حقوق بشر در اندونزى که مقر آن در لندن است، در مصاحبه‌اى با شبکه خبرى بي.بي.سى اوضاع کنونى اندونزى را چنين ارزيابى مى‌کند:          

- آيا فکر مى‌کنيد که اعتراض‌هاى مردمى به بهانه حمايت از خانم سوکارنو، در نهايت خطرى براى دولت سوهارتو فراهم خواهد آورد؟  

کارمل بوجاجيو: بله، اين امکان وجود دارد. سوهارتو در موقعيت دشوارى قرار گرفته است و اگر با طرفدارن دموکراسى سازش کند، حکومت خودکامه ۳۰ ساله خود را به خطر خواهد انداخت. در صورت نشان دادن خشونت نيز او فقط عصبانيت مردم را افزايش خواهد داد و آنان را وادار به نشان دادن اعتراض بيشتر خواهد کرد.         

- آيا فراهم کردن وسايل برکنارى خانم سوکارنو از رهبرى حزب دموکراتيک، به ضرر ژنرال سوهارتو تمام نشده است؟       

کارمل بوجاجيو: بله، همين‌طور است. در پى برکنارى خانم سوکارنو، محبوبيت او به اوج رسيده است. نه تنها در جاکارتا، بلکه در بسيارى از شهرهاى کوچکتر مردم به او به‌صورت يک رهبر اوپوزيسيون و طرفدار آزادى مى‌نگرند. در واقع سوهارتو با اشتباهى که مرتکب شد، از دختر سوکارنو يک قهرمان ساخت.         

- ولى مثل اينکه جداى از ۳۰۰۰ نفرى که به طرفدارى از خانم سوکارنو دست به تظاهرات زدند، عده زيادى از مردم کوچه و بازار فقط نظاره‌گر اوضاع بودند؟      

کارمل بوجاجيو: رقمى که من دارم، بيشتر از ۳۰۰۰ نفر است.       

فراموش نکنيد که مردم با دست خالى نمى‌توانند به مقابله با سربازان به‌شدت مسلح بپردازند. ارتش فقط به ماشين‌هاى آبپاش و باتون پليس ضد شورش اکتفاء نکرد، بلکه در روزهاى آخر تظاهرات، حتى تانک‌هاى خود را در خيابان‌ها مستقر کرد. مردم از نمايش قدرت ارتش به وحشت افتادند.  

- آيا سوهارتو از قدرت لازم براى سرکوب آزادى‌خواهان برخوردار است؟

کارمل بوجاجيو: او مطمئن نيست که از حمايت بى‌چون و چراى ارتش برخوردار است يا نه. اين به‌‌صورت يک علامت سؤال بزرگ براى او درآمده است. فرماندهان بلندپايه ارتش از او حمايت مى‌کنند، اما معلوم نيست که افسران جزء و يا سربازان ارتش هم از او اطاعت خواهند کرد يا نه. خبرهاى پشت پرده حاکى از نارضايتى برخى افسران پليس و نيروى هوائى از نحوه برخورد خشن ژنرال با دختر سوکارنو است.

کنفرانس مطبوعاتی(خبری)

يکى از راه‌هاى اطلاع‌رسانى به‌واسطه مطبوعات يا به‌طورکلى رسانه‌هاى خبرى به مردم کنفرانس مطبوعاتى (Press Conference)، است. مسئولان براى آگاه کردن مردم از تصميم‌هاى تازه، فعاليت‌ها و اعلام مواضع با دعوت از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران رسانه‌هاى خبري، اقدام به تشکيل کنفرانس مطبوعاتى مى‌کنند.        

در اين گردهمائى‌ها، مسئول دعوت‌کننده ابتدا هدف خود را از اين تجمع بيان مى‌دارد و به تشريح نکات موردنظر مى‌پردازد و سپس به خبرنگاران فرصت ارائه پرسش‌ها داده مى‌شود. کنفرانس‌هاى مطبوعاتى ممکن است حول يک موضوع واحد يا موضوع‌‌هاى مختلف باشد.        

نقش پرسش‌ها در کنفرانس مطبوعاتى بسيار مهم است. سؤال سنجيده، پخته و روشن ارتباط با مصاحبه‌شونده را تا حدى برقرار مى‌کند. سؤال بايد طورى مطرح شود که ضمن وضوح کامل، مصاحبه‌شونده را از طفره رفتن باز دارد. بدين ترتيب طرح پرسش‌هاى مرکب بهترين نوع سؤال در کنفرانس‌هاى مطبوعاتى است. زيرا معمولاً خبرنگار در چنين مصاحبه‌هائى فرصت طرح چند سؤال را ندارد و چند سؤال پى‌درپى ممکن است سبب اعتراض‌گردانندگان مصاحبه شود.    

هنگام طرح سؤال بايد به چشم مصاحبه‌شونده مستقيماً نگريست و پرسش را با صداى بلند و شمرده باز گفت. با طرح سؤال سنجيده، مخاطب به‌سمت خبرنگار جلب مى‌شود و به همين وسيله ارتباط معقول در حد کنفرانس مطبوعاتى بين مصاحبه‌شونده و مصاحبه‌کننده مى‌شود. ناگفته نمايند مخاطب قرار دادن مصاحبه‌شونده به اسم و عنوان و وضع آراسته خبرنگار در ايجاد اين ارتباط مؤثر است.

مصاحبه بالینی – تشخیصی در روان شناسی


نگاه اجمالی
توانایی اجرای یک مصاحبه بالینی (Clinical Interview) جامع نخستین و اساسی ترین گام در ارزیابی و درمان بیمار است. برای اجرای یک مصاحبه موثر و سلیس ، متخصصان بهداشت روانی باید اصول اساسی و زیر بنایی فرایند را بدانند. بطور کلی مصاحبه دارای چهار بعد و پنج مرحله است. ابعاد مصاحبه شامل رابطه (Rapport) ، تکنیک (Technique)، وضعیت روانی (mental Status) و تشخیص (Diagnosis) است. مراحل مصاحبه نیز شامل سه مرحله کلی شروع و بازگشایی (آماده کردن و غربال مشکل) ، مرحله میانی (شامل پیگیری نظریات اولیه ، اخذ تاریخچه روان پزشکی ، ارائه تشخیص و پسخوراند) و مرحله پایانی (پیش آگهی و تعیین برنامه‌درمانی) است.

ابعاد مصاحبه
رابطه
منظور از رابطه چگونگی برقراری ارتباط بین بیمار و مصاحبه‌گر است. این ویژگی مشترک همه روان‌درمانی‌ها (Psychotherapy) است. در واقع ایجاد یک رابطه درمانی خوب بین درمان گر (مصاحبه‌گر) و بیمار (مراجع) از شرایط مهم برای پیشرفت درمانی است. اگر به هر دلیلی مراجع نسبت به درمان‌گر نگرش منفی پیدا کند، احتمال می‌رود که با حاضر نشدن بیمار در جلسه ، فرایند درمان قبل از موعد مقرر قطع شود، یا پیشرفت درمانی کمی حاصل آید.

تکنیک
منظور از تکنیک شیوه‌هایی است که مصاحبه‌گر (درمان‌گر) استفاده می‌کند، تا رابطه درمانی را ایجاد کند و اطلاعات را کسب نماید. دامنه تکنیک‌ها متفاوت است از سوالات باز تا سوالات بسته از تفسیر تا بازپرسی. این تکنیک‌ها در واقع ابزاری هستند که به مصاحبه‌گر (درمان‌گر) این امکان را می‌دهند تا با هر شخصی به شیوه خودش صحبت کند، و اطلاعات لازم را کسب نماید.

وضعیت روانی
منظور از وضعیت روانی حالت کلی روانی بیمار (مراجع) در زمانی است که با او صحبت می‌شود. آیا پاسخ‌های بیمار واضح هستند یا مبهم؟ بیمار عصبانی است یا خوشحال؟ بدبین است یا اعتماد کننده؟ افکار او چگونه‌اند و…

تشخیص
تشخیص آخرین بعد ، از مصاحبه بالینی است. هر چه مصاحبه‌گر (درمان‌گر) درباره توانایی‌ها ، نقاط ضعف ، ناراحتی‌ها و رنج‌های بیمار (مراجع) بیشتر بداند، بهتر می‌تواند یک تشخیص صحیح و دقیق را مطرح کند. برای این کار مصاحبه‌گر هر چه با تجربه‌تر باشد و هر چه موارد اختلال‌ (Disorders) ، عوامل استرس‌زا و مهارت‌های مقابله‌ای (Coping Skills) بیشتر بداند، بهتر می‌تواند به یک ارزیابی خوب از وضعیت روانی دست بزند و در نهایت یک تشخیص دقیق ارائه دهد.

مراحل مصاحبه
مرحله شروع و بازگشایی
در مرحله اولیه مصاحبه ، مصاحبه‌گر (درمان‌گر) ، بیمار (مراجع) را آماده نموده و رابطه ایجاد می‌کند. در این مرحله باید بیمار برای ورود به مرحله اصلی مصاحبه آماده شود.

مرحله میانی
قسمت اعظم مصاحبه قسمت میانی است. در واقع خود مرحله میانی شامل سه مرحله است که شامل پی‌گیری نظریات اولیه ، اخذ تاریخچه روان پزشکی و ارائه تشخیص و پسخوراند می‌شود. این مرحله بیشترین زمان مصاحبه را به خود اختصاص می‌دهد.

مرحله پایانی
در مرحله پایانی مصاحبه ، بیمار (مراجع) برای اتمام مصاحبه آماده می‌شود. برای این کار از طرح مطالب بسیار هیجان‌انگیز خودداری می‌شود و در کنار آن آنچه از مصاحبه بدست آمده همراه با دورنمایی از آینده بیمار (مراجع) بطور خلاصه در اختیار او گذارده می‌شود (پیش آگهی و تعیین برنامه‌درمانی).

نتیجه گیری
ابعاد و مراحل مصاحبه دو مقوله جدا از هم نیستند، بلکه آنها به هم وابسته و در هم تنیده بوده و با هم بکار می‌روند (جدول پایین). از طرف دیگر تقسیم مصاحبه به مراحل مختلف بدان معنی نیست که یک مصاحبه عینا همین مراحل را طی می‌کند، بلکه در یک مصاحبه این توالی به هم می‌خورد و مراحل پس و پیش می‌شوند. زیرا معمولا این بیمار (مراجع) است که مصاحبه‌گر (درمان‌گر) را هدایت می‌کند. فایده این مرحله‌ بندی در آن است که با پس و پیش شدن مراحل، می‌دانیم به کدام مرحله باز گردیم تا اطلاعات مورد نیاز را بدست آوریم.

مرحله/ بعد رابطه تکنیک وضعیت روانی تشخیص
مرحله اول : آماده کردن راحتی بخشیدن به بیمار ، تعیین حدود ، ابراز همدردی و… سوالات مفید را انتخاب کنید، سوالات باز پاسخ طرح کنید. ظاهر ، عملکرد روانی – حرکتی ، تکلم ، تفکر ، عاطفه و حافظه و… بیمار را ارزیابی کنید. شکایات عمده را طبقه‌بندی کنید. علائم ، شدت ، سیر بیماری و.. ارزیابی کنید.
مرحله دوم : پیگیری نظریات اولیه با بیمار متحد (همدل) باشید. از سوالات باز پاسخ بطرف سوالات بسته پاسخ حرکت کنید. سرعت تفکر ، توانایی‌ها و انحراف از زمینه‌ها را بررسی کنید. برداشت‌های تشخیصی را تایید یا رد کنید.
مرحله سوم : تاریخچه روانپزشکی تخصص ، دقت ، علاقه و رهبری خود را نشان دهید، برای آزمایش تشویق کنید. موضوعات را پیگیری کنید، سرنخ‌ها را تعقیب کنید و بی‌ثباتی را با هم تطبیق دهید. از آزمونهای روانی استفاده کنید، حافظه قضاوت و IQ بیمار را امتحان کنید. سیر بیماری ، تاثیر بر زندگی اجتماعی ، سابقه خانوادگی و پزشکی را بررسی کنید.
مرحله چهارم : تشخیص و پسخوراند. اطمینان حاصل کنید که تشخیص شما را می‌پذیرد. اختلال و راههای درمان را مورد بحث قرار دهید. یافته‌های وضعیت روانی را با بیمار در میان بگذارید. تشخیص‌ها را مشخص کنید (در صورت امکان با استفاده از D.S.M)
مرحله پنجم : پیش‌آگهی و تعیین برنامه درمانی. نقش صاحب قدرت را بخود بگیرید و از بابت همکاری بیمار اطمینان حاصل کنید. در مورد قرارداد درمانی با بیمار صحبت کنید. در مورد بینش ، قضاوت و همکاری با درمان استنباط کنید. پیش‌ آکهی را معلوم کنید. آثار درمان را پیش بینی کنید.

 

منابع:

اخوت، ولی الله و دانشمند، لقمان (1357). ارزشیابی شخصیت. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

ببی، ارل. روشهای تحقیق در علوم اجتماعی. ترجمه دکتر رضا فاضل، 1384، تهران: سمت.

رفیع پور، فرامرز (1360).  کندوکاوها و پنداشته ها. تهران: شرکت سهامی انتشار.

ژانت. م. زارب. ارزیابی و شناخت – رفتار درمانی نوجوانان، ترجمه دکتر محمد خدایاری فرد و یاسمین عابدینی (1383). انتشارات رشد.

Lindlof and Taylor, 2002 T.R. Lindlof and B.C. Taylor, Qualitative Communication Research Methods (second ed), Sage Publications, Thousand Oaks, CA (2002).

http://articlefa.ir

www.aftab.ir

www.wikipedia.org 

 

http://mohsenazizi.blogfa.com/post-3356.aspxمنبع:


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : شنبه 7 ارديبهشت 1392
یا زهرا

عکس و شعر روز مادریا فاطمه به سجده بگویم به صد نفس --- مولای من تویی و به فریاد من برس !


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : شنبه 7 ارديبهشت 1392
میلاد حضرت زهرا(س)

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : شنبه 7 ارديبهشت 1392
ای احمد ثانی...


دست خالی ، پای خسته ، رهسپار کوی یارم
یک  نیستان  ناله در دل ،  از غم  هجر نگارم


درد بی درمان ما را نام زیبای  تو  درمان
موج دستانی شکسته ، باز هم در انتظارم


صحبت از چاه است و یوسف ، از دو چشم کور یعقوب
از همان خال سیاه و از همه دار و ندارم


از دو چشم زخمی مَه ، تا تن تبدار خورشید
در پی تو دل شکسته ، رس به داد قلب زارم


آسمانم بی ستاره ، روزهایم چون شب تار
از غم هجرانت آقا ، دوست دارم خون ببارم


دوست دارم تا ببینم چهره نورانیت را
بعد دیدار رخ تو ، آرزویی من ندارم


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : شنبه 7 ارديبهشت 1392
من ...

گفتم: خدایا از همه دلگیرم...گفت: حتی من؟


گفتم: نگران روزیم...گفت: آن با من!


گفتم: خیلی تنهایم...گفت: تنهاتر از من؟


گفتم: درون قلبم خالیست ...گفت: پرش کن از عشق من!


گفتم: دست نیاز دارم...گفت بگیر دست من!


گفتم: از تو خیلی دورم... گفت: من اينجام پيش تو


گفتم: آخر چگونه آرام گیرم...گفت: با یاد من!


گفتم: با این همه مشکل چه کنم...گفت: توکل به من!


گفتم: هیچ کسی کنارم نمانده!...گفت به جز من!


گفتم: خدایا چرا اینقدر می گویی من...؟


گفت: چون من از تو هستم و تو از من!!!


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : شنبه 7 ارديبهشت 1392
ای پادشه خوبان

سلام

حافظ شیرازی: 

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی

 دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی

 دایم گل این بستان شاداب نمی​ماند

دریاب ضعیفان را در وقت توانایی 

دیشب گله زلفش با باد همی​کردم

گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی 

صد باد صبا این جا با سلسله می​رقصند

این است حریف ای دل تا باد نپیمایی

 مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد

کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی

 یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم

رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی

 ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست

شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی

 ای درد توام درمان در بستر ناکامی

و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی

 در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم

لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی 

فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست

کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی

 زین دایره مینا خونین جگرم می ده

تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی 

حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد

شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : شنبه 7 ارديبهشت 1392
قنوت گریان


دوباره جمعه گذشت و قنوتِ گریان ماند
 
دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند
 
دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما
 
پس از نیامدنت گوشه ی خیابان ماند
 
شبیه شنبه ی هر هفته پشت پنجره ام
 
و کوچه کوچه شهرم دوباره زندان ماند
 
برای آمدنت چند سال بایستی
 
در این تراکم بی انتهای ویران ماند؟
 
نیامدی که ببینی نگاه منتظرم
 
چه روزها به امید تو زیر باران ماند
 
سکوت آخر حرف من است چون بی تو 
 
دوباره حنجره ام زیر بغض پنهان ماند


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : شنبه 7 ارديبهشت 1392
صلوات

آلبوم تصاویر , گالری تصاویر , گالری موضوعی , آلبوم موضوعی , والپیپر های مذهبی صلوات , پوستر صلوات , تصاویر صلوات , اللهم صل علی محمد ,

مقدمه
صلوات يعنى چه ؟
صلوات چه اثرى در روح انسان دارد؟
صلوات چه ذكرى است ؟
صلوات چه آثارى در دنيا و برزخ و قيامت دارد؟
صلوات يعنى پيامبر و آل او.
صلوات بهترين هديه از طرف خداوند براى انسان است .
صلوات تحفه اى از بهشت است .
صلوات روح را جلا مى دهد.
صلوات عطرى است كه دهان انسان را خوشبو مى كند.
صلوات نورى در بهشت است .
صلوات نور پل صراط است .
صلوات شفيع انسان است .
صلوات ذكر الهى است .
صلوات موجب كمال نماز مى شود.
صلوات موجب كمال دعا و استجابت آن مى شود.
صلوات موجب تقرّب انسان است .
صلوات سپرى در مقابل آتش جهنم است .
صلوات انيس انسان در عالم برزخ و قيامت است .
صلوات جواز عبور انسان به بهشت است .
صلوات انسان را در سه عالم بيمه مى كند.
صلوات از جانب خداوند رحمت است و از سوى فرشتگان پاك كردن گناهان و از طرف مردم دعا است .
صلوات برترين عمل در روز قيامت است .
صلوات سنگين ترين چيزى است كه در قيامت بر ميزان عرضه مى شود.
صلوات محبوب ترين عمل است .
صلوات آتش جهنم را خاموش مى كند.
صلوات زينت نماز است .
صلوات گناهان را از بين مى برد.
صلوات فقر و نفاق را از بين مى برد.
صلوات بهترين داروى معنوى است .
چه خوب است كه انسان دائم الصلوات باشد؛ چرا كه پيامبر نيز دائم الصوات است .
چه خوب است هميشه زبان انسان مشغول ذكر صلوات باشد.
چه خوب است كه فضاى جامعه و محيط كار خود را معطر به صلوات كنيم .
چه قدر از عمر مى گذرد و حرف هاى بيهوده از زبان ما خارج مى شود كه دل انسان را سياه مى كند، صلوات فرستادن بهتر از سكوت و خيال بافى هاى بيهود و سخنان بى ارزش است . پس اگر زبان مشغول صلوات باشد هم به عمر خود ارزش داده ايم و هم روح خود را جلا و فضاى محيط خود را نورانى كرده ايم . بياييم دنيا و عالم برزخ و قيامت خود را با صلوات بيمه كنيم . و با اين صلوات خداوند و اهل بيت (عليهم السلام ) را خوشحال كنيم .
عباس عزيزى پاييز 1379، حوزه علميه قم
فصل اول : آثار و بركات صلوات در دنيا
بخش اول : استعانت پيامبران از صلوات
1 - زنده شدن جوان مقتول
در ميان بنى اسراييل ، شخصى كشته شد كه قاتل او معلوم نبود. خداوند وحى فرستاد كه گاوى را با صفات مخصوصى كشته ، يكى از اعضاى او را بر بدن مقتول بزنند تا او خبر از قاتل خود دهد. آن گاو نزد جوانى از بنى اسراييل بود كه خداوند به اين جوان عنايت كرد و صلوات را تعليم داده بود.
آن جوان در خواب ديد كه به او امر شد كه گاوش را نفروشد، مگر به امر مادرش . آن جوان از خواب برخاست ، بنى اسراييل نزد او آمدند تا گاو را از او بخرند، مادر جوان گفت : بايد پوست اين گاو را پر از طلا كنيد تا آن را به شما بفروشيم . آن ها راضى شده ، گاو را خريدند، سپس او را كشته و يكى از عضوهاى بدنش را بر پيكر مرده زدند. آن مرده زنده شد و خبر داد كه قاتل او پسر عمويش ‍ است .
بنى اسراييل گفتند: نمى دانيم كه كدام عجيب تر است : زنده شدن اين جوان يا ثروتمند شدن اين مرد.
خداوند به حضرت موسى (عليه السلام ) وحى كرد كه : ((به بنى اسراييل بگو كه اگر مى خواهند زندگى دنيايى آنها نيكو گردد و در آخرت نيز بهشت نصيب آن ها گردد، ذكرى را بگويند كه اين جوان بدان تمسك جست و آن صلوات بر محمد و آل محمد (عليه السلام ) مى باشد.))
آن جوان به موسى (عليه السلام ) گفت : من چگونه اين اموال را از شر حسودانم و دشمنانم حفظ نمايم ؟
موسى گفت : ((بر اموالت صلوات بر محمد و اهل بيت طاهرينش بفرست تا خداوند ضرر هر دشمن و حسودى را از تو دفع نمايد.))
بنى اسراييل نزد موسى آمدند و گفتند: ما همه اموال خود را به اين جوان بخشيديم ، دعايى كن كه خداوند نيز به ما روزى گسترده عنايت فرمايد.
موسى گفت : ((شما نيز به انوار مقدس اهل بيت توسل جوييد و بر محمد و اهل بيت او صلوات بفرستيد.)) آن ها نيز چنين كردند، سپس حق تعالى وحى فرستاد به موسى (عليه السلام ) كه : ((در فلان خرابه هزاران دينار طلا وجود دارد، آن را ميان خود قسمت نماييد.))
اين فراوانى مال ، به سبب بركت صلوات بر محمد و اهل بيت او حاصل شد.
2 - سه بار بر محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) صلوات بفرست !
وقتى حضرت آدم (عليه السلام ) وارد بهشت شد، در بهشت حوران پاكيزه سرشت بسيار بودند؛ اما حضرت آدم با آن ها الفتى نداشت . وقتى حضرت حوا آفريده شد و آدم بر او نگريست از او پرسيد: تو چه كسى هستى ؟
حوا شرمگين شد و چيزى نگفت ، جبرييل به آدم گفت : ((اين حواست ، او را براى تو آفريده اند و او محرم و همدم توست .))
حضرت آدم وقتى فهميد كه حوا متعلق به اوست خواست به سوى او دست دراز كند جبريل گفت : اى آدم ! اگر او را مى خواهى ، بايد او را عقد كرده و برايش مهريه تعيين كنى .))
آدم فرمود: ((اى برادر! تو مى دانى كه من پولى و نقدى ندارم چگونه او را عقد كنم ؟))
جبرييل گفت : ((سه بار به حبيب خدا محمد مصطفى (صلى الله عليه و آله و سلم ) صلوات بفرستى تا حوا بر تو حلال شود.))
3 - نجات بنى اسراييل
در تفسير امام حسن عسكرى - (عليه السلام )(1) - در بيان آيه :
واذا نجيناكم من آل فرعون يسومونكم سوء العذاب يذبحون ابناءكم ويستحيون نساءكم وفى ذلكم بلاء من ربكم عظيم ؛(2)
((اى گروه بنى اسراييل ! به ياد آوريد وقتى را كه نجات داديم ما، شما را از آل فرعون كه عذاب مى كردند شما را، به عذاب سخت مى كشتند پسران شما را، و زنده مى گذاشتند زنان شما را. و در اين ، امتحان عظيمى بود از جانب پروردگار شما.))
مذكور است كه : از جمله عذاب شديد آن قوم ، يكى آن بود كه بنى اسراييل را براى عمل بنايى مى بردند و مى ترسيدند كه بگريزند. و به اين سبب ، پاهاى ايشان را در بند مى گذاشتند. و به ايشان مى گفتند كه گل را برداشته ، بر نردبان بالا بريد، و بسا بود كه مى افتادند و مى مردند، يا زمين گير مى شدند.
تا آن كه حق تعالى به موسى - (عليه السلام ) - وحى كرد:
به ايشان بگو، كه پيش از شروع در عمل ، بر محمد و آل طيبين آن حضرت - (عليهم السلام ) - صلوات فرستند، تا آن كه برايشان سبك و آسان گردد. و چنان كردند، و بر ايشان آسان گرديد.
و امر نمود به آن كسانى كه در اول عمل فراموش مى كردند، و مى افتادند و زمين گير مى شدند كه صلوات بخوانند و اگر خود نمى توانستند بخوانند، ديگرى برايشان بخواند. و چون چنين مى كردند، شفا مى يافتند.
و سبب كشتن پسران بنى اسراييل ، اين بود كه به فرعون گفته بودند: در ميان بنى اسراييل ، مولودى خواهد آمد كه هلاك تو بر دست او واقع خواهد شد. و فرعون امر نمود كه پسران ايشان را بكشند، و زنان ايشان را حيله ها مى كردند كه حامله نشود. و اگر حامله مى شدند فرزند خود را مى بردند، و در صحراها و زمين هاى گود پنهان مى كردند، و ده مرتبه صلوات بر محمد و آل او - صلوات الله عليهم - مى فرستادند. و حق تعالى ملكى را مى فرستاد كه آن كودك را تربيت نمايد؛ و از انگشت او شير جارى مى كرد كه آن را بمكد؛ و از انگشت ديگرش ، طعام كه ملايم آن بود، جارى مى ساخت . و از فرزندان بنى اسراييل آن چه سالم ماندند، بيشتر بودند از آن چه كشته شدند. و زنان بنى اسراييل را كه زنده مى گذاشتند، آنها را كنيزان خود قرار مى دادند.
پس بنى اسراييل به نزد موسى - (عليه السلام ) - رفتند، و گفتند: اين گروه بر دختران و خواهران ما قرعه مى اندازند.
موسى به آنها امر كرد كه وقتى مردى از آن گروه ، قصد شما نمايد، بر محمد و آل طاهرين آن حضرت - صلوات الله عليهم - صلوات فرستيد. و آن زنان ، صلوات مى فرستادند. و خدا هر كه را كه قصد ايشان كرده بود، از ايشان باز مى داشت به اين كه مشغول شغل مى گرديد، يا به مرضى گرفتار مى شد، يا زمين گير مى گرديد، يا اين كه بر آن زن رحم مى كرد، و از آن زن مى گذشت .
و اتفاق نشد كه مردى از قوم فرعون ، بر زنى از بنى اسراييل برسد، و حق تعالى به واسطه صلوات ايشان را نجات ندهد.
4 - توصيه خدا به موسى به صلوات زياد
حق تعالى به موسى پيامبر خطاب نمود:
((مى خواهى من به تو نزديك تر باشم از كلام تو به زبان تو و از ديدن تو به چشم تو و از روح تو به بدن تو و از انديشه تو به دل تو، به حبيب من محمد مصطفى - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - صلوات بسيار فرست .))
5 - غلبه يهود به بركت صلوات
خداوند به يهوديان وحى فرمود كه :
((هرگاه دچار مصيبتى شدند، با صلوات بر پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) و اهل بيت آن حضرت خود را نجات دهند.))
ده سال قبل از ظهور پيامبر اسلام ، دو قبيله ((اسد)) و ((غطفان )) با گروهى از مشركان ، به يهوديان حمله كردند، يهوديان خدا را با صلوات بر پيامبر صدا زده و مشركان را شكست دادند.
پس از اين شكست دو قبيله ((اسد)) و ((غطفان ))، سپاهى در حد سى هزار نفر را تشكيل داد و به جنگ يهويان كه سيصد تن بيش نبودند آمدند، مشركان ، آب و غذا را از يهوديان منع كردند و به آنها گفتند: ما همه شما را كشته ، فرزندان و زنان شما را اسير نموده و اموال تان را غارت مى كنيم .
يهوديان اين بار نيز با صلوات بر محمد و اهل بيت او (عليهما السلام ) خود را نجات دادند، به اين ترتيب كه پس از فرستادن صلوات ، با وجودى كه فصل تابستان بود باران باريد، و كاروانى كه حامل آذوقه بود نيز مخفيانه وارد قلعه يهوديان شد. در حالى كه مشركان در خواب بودند.
پس از آن كه از خواب بيدار شدند، گفتند: جنگ را زودتر آغاز كنيم ؛ زيرا يهوديان هم تشنه و هم گرسنه اند.
يهوديان گفتند: خداوند به ما هم طعام رسانيد و هم آب و ما قادر بوديم وقتى كه شما در خواب بوديد شما را بكشيم ؛ اما اين كار را نكرديم .
مشركان كه جريان را اين گونه ديدند، باز هم بر عناد خود افزودند و به يهوديان پيشنهاد مبارزه دادند، يهوديان اين بار با تمسك به صلوات بر پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) بر سى هزار مشرك پيروز شدند، در حالى كه تعداد آن ها سى صد نفر بيش نبود.
اين بود، يارى كردن حق تعالى ، يهود را بر مشركان ، به سبب آن كه بر محمد و اهل بيت آن حضرت صلوات فرستادند.
6 - صلوات ، علت خليل شدن ابراهيم
امام حسن عسكرى - (عليه السلام ) - فرمود:
انما اتخذ الله ابراهيم - (عليه السلام ) - خليلا لكثرة صلواته على محمد واهل بيته صلواة الله عليهم اجمعين ؛
خداوند حضرت ابراهيم - (عليه السلام ) - را خليل خود انتخاب كرد؛ براى اين كه او بر محمد - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - و خاندانش كه درود خدا بر آنان باد، زياد صلوات مى فرستاد.(3)
بخش دوم : سيره معصومين در فرستادن صلوات
7 - چگونگى صلوات فرستادن
عبدالرحمن بن كثير مى گويد: به امام صادق - (عليه السلام ) - عرض كردم : ما در وقت صلوات فرستادن چه بگوييم ؟
فرمود بگوييد:
اللهم انا نصلى على محمد نبيك وعلى آل محمد كما امرتنا به وكما انت صليت عليه .
سپس فرمود: ((ما نيز چنين صلوات مى فرستيم .))
8 - شرط استجابت دعاى امت پيامبر
شخص يهودى خدمت اميرالمؤ منين على - (عليه السلام ) - آمد، و از فضل خاتم الانبياء - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - بر ساير انبياء - (عليهم السلام ) - سؤ ال نمود، و گفت كه حق تعالى ملايكه را به سجده آدم - (عليه السلام ) - امر كرد.
آن حضرت فرمود: ((افضل از آن را به محمد - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - كرامت نموده ؛ زيرا كه خود بر او صلوات فرستاد، و به ملايكه امر فرمود كه بر او صلوات فرستند، و عبادت عباد را تا روز قيامت ، در صلوات بر آن حضرت قرار داد، و فرمود كه : ان الله وملائكته يصلون على النبى يا ايها الذين آمنوا صلوا عليه وسلموا تسليما و هر كه در حال حيات يا بعد از وفات آن حضرت ، بر او صلوات مى فرستد، حق تعالى به هر صلواتى ده صلوات بر آن كس مى فرستد، و ده حسنه به او عطا مى فرمايد.
و هر كه بعد از وفات آن جناب ، بر او صلوات فرستد، آن حضرت مطلع مى شود و بر آن كس صلوات و سلام مى فرستد، مثل صلواتى كه فرستاده است و حق سبحانه و تعالى ، دعاى امت او را، در هر چه از پروردگار سؤ ال نمايند، موقوف مى دارد و به اجابت نمى رساند، تا آن كه بر آن حضرت صلوات فرستند. و اين بزرگ تر و عظيم تر است از آن چه به آدم - (عليه السلام ) عطا فرمود.
9 - سيره امام سجاد (عليه السلام )
اللهم صل على محمد وآله ، فى كل اوان وقت وكل وعلى كل حال عدد ما صليت على من صليت عليه ، واضعاف ذلك كله بالاضعاف التى لا يحصيها غيرك ، انك فعال لما تريد.
((بار خدايا! بر محمد آل او درود فرست ، در هر هنگام و هر زمان و بر هر حال ، به شماره درودى كه فرستاده اى بر هر كه درود فرستاده اى . و چندان برابر همه آنها، به چندان برابرى كه جز تو آنها را نتواند شمرد؛ زيرا تو هر چه بخواهى ، به جا آورنده اى .(4)))
10 - صلوات هم وزن عرش
رب صل عليهم زنة عرشك ومادونه ، وملاء سمواتك وما فوقهن ، وعدد ارضيك وما تحتهن وما بينهن ، صلوة تقربهم منك زلفى ، وتكون لك ولهم رضى ، ومتصلة بنظائرهن ابدا.
((پروردگارا! برايشان درود فرست ، هم وزن عرش خود و آن چه زير عرش است (همه عالم )؛ و مقدار آن چه آسمان هايت و آن چه در بالاى آن هاست را پر گرداند؛ و به مقدار شماره زمين هايت و آن چه در زير آنها و ميان آنهاست (را پرسازد)؛ درودى كه ايشان را به كمال قرب تو رساند؛ و براى تو و ايشان خوشنودى ؛ و هميشه به مانندهاى آن ، درودها پيوسته باشد.(5)))
11 - صلوات شفاعت كننده
اللهم صل على محمد وآله ، كما هديتنا به ، و صل على محمد وآله ، كما استنقذ تنابه ، وصل على محمد واله صلوة تشفع لنا يوم القيمة ويوم الفاقة اليك ، انك على كل شى ء قدير، وهو عليك يسير؛
بار خدايا! بر محمد و آل او درود فرست ، چنان كه ما را به سبب او (به راه حق ) هدايت نمودى . و بر محمد و آل او درود فرست ، چنان كه ما را به وسيله آن حضرت از (جهل و نادانى ) رهانيدى و بر محمد و آل او درود فرست ، درودى كه ما را روز رستاخيز و روز نيازمندى به تو شفاعت نمايد؛ زيرا تو بر هر چيز توانايى ، و آن بر تو آسان است .(6)
12 - شادكردن رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم )
از حضرت امام صادق - (عليه السلام ) - روايت شده كه :
هر كه خواهد كه شاد گرداند محمد و آل آن حضرت را - (صلوات الله عليهم ) - به اين نحو، به ايشان صلوات فرستد:
اللهم يا اجود من اعطى ويا خير من سئل ويا ارحم من استرحم . اللهم صل على محمد وآله فى الاولين وصل على محمد وآله فى الاخرين وصل على محمد وآله فى الملا الاعلى وصل على محمد وآله فى المرسلين . اللهم اعط محمدا و آله الوسيلة والفضيلة والشرف والرفعة والدرجة الكبيرة . اللهم انى امنت بمحمد - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - ولم اءره فلا تحرمنى يوم القيامة رويته وارزقنى صحبته وتوفنى على ملته واسقينى من حوضه مشربا رويا سائغا هنيئا لا اظماء بعده ابدا انك على كل شى ء قدير. اللهم انى آمنت بمحمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) و لم اءره فعرفنى فى الاجنان وجهنه . اللهم بلغ محمدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) منى تحية وسلاما.
13 - وقت صلوات امام رضا (عليه السلام )
امام رضا - (عليه السلام ) - هنگام صبح پس از نماز و پس از سلام ، در جايگاه نماز مى نشست و به تسبيح و حمد و تكبير و تهليل خدا مشغول مى شد، و به پيامبر و آل او صلوات مى فرستاد تا اين كه خورشيد طلوع مى كرد.(7)
14 - مناظره امام هشتم
در مجلس ماءمون در حضور اما هشتم ، سخن از مسئله اى به ميان آمد كه به پيامبر گفته بودند كه سلام دادن به شما را مى دانيم ؛ ولى صلوات بر شما چگونه است ؟
پيامبر پاسخ فرمود: تقولون اللهم صل على محمد وآل محمد كما صليت وباركت على ابراهيم وآل ابراهيم انك حميد مجيد
ماءمون به اهل مجلس خود كه همه از علماى مذاهب اسلامى بودند گفت : آيا در اين باره (صلوات بر پيامبر به صورت فوق ) اختلافى به چشم مى خورد؟
آنها گفتند: نه و در اين باره همه امت (مذاهب ) متفق اند ماءمون به امام هشتم گفت : آيا درباره آل پيامبر توضيحى داريد؟
امام فرمود: ((به من بگوييد مراد از ((يس والقران الحكيم )) كيست ؟))
آنان گفتند: شكى نيست كه منظور از ((يس )) محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) است .(8)
15 - عبادت امام (عليه السلام ) در سفر
رجاء بن ابى ضحاك ، فرمانده ماءموران براى آوردن امام رضا - (عليه السلام ) - در ضمن شرح عبادت هاى شبانه روزى امام مى گويد:
امام رضا - (عليه السلام ) - هنگامى كه صبح مى كردند، نماز را مى خواند، پس از اسلام ، در جايگاه نماز مى نشست و به تسبيح و حمد و تكبير و تهليل خدا مشغول مى شد، و به پيامبر و آل او صلوات مى فرستاد تا اين كه خورشيد طلوع مى كرد.(9)(10)
16 - صلوات و دعاى امام جواد (عليه السلام )
امام جواد - (عليه السلام ) - در دعاى هر روزه ماه مبارك رمضان عرضه مى دارد:
((اى آن كه پيش از همه چيز بوده ؛ سپس همه چيز را آفريده ؛ سپس باقى مى ماند، در حالى كه همه چيز فانى مى شود.
اى آن كه چيزى مانندش نيست ؛ و اى آن كه نه در آسمان هاى فراتر، و نه در زمين هاى فروتر، و نه روى آنها، و نه زير آنها، و نه در ميان آنها معبودى جز او نيست ، كه پرستيده شود.
تو را حمد مى كنم ، حمدى كه هيچ كس - جز تو - را يارى شمردن آن نباشد.))
پس درود فرست بر محمد و آل محمد، درودى كه هيچ كس - جز تو - را ياراى شمردن آن نباشد.(11)
17 - دعاى قبل از طلوع خورشيد
امام عسگرى (عليه السلام ) قبل از طلوع خورشيد اين دعا را مى خواند:
((اى اولى كه قبل از او اولى نيست ، و اى آخرى كه غير او آخرى نيست ، اى قيومى كه انتهايى براى قدمتش نيست ، اى عزيزى كه براى عزتش انقطاعى نيست ، اى چيره و قادرى كه در سلطنتش ضعفى نيست ، اى كريمى كه نعمتش دايمى است .
در پيشگاه تو نيازهايم را تقديم مى دارم و مى خواهم كه بر محمد و اهل بيتش (عليه السلام ) درود فرستى .(12)(13)
بخش سوم : ثوات صلوات
18 - صلوات در كلام الهى
ان الله وملائكته يصلون على النبى ، يا ايها الذين امنوا صلوا عليه وسلموا تسليما؛
((خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مى فرستد، اى كسانى كه ايمان آورده اند، بر او درود فرستيد و سلام گوييد و كاملا تسليم فرمان او باشد.(14)
از امام كاظم (عليه السلام ) درباره معناى درود خدا و فرشتگان و مومنان در آيه ((خداوند و فرشتگان او بر پيامبر درود مى فرستند، اى كسانى كه ايمان آورده ايد! بر او درود فرستيد و به فرمانش به خوبى گردن نهيد.)) سؤ ال شد، فرمود: ((درود فرستادن خدا، نوعى رحمت از جانب اوست و درود فرشتگان ستايشى است از آنها نسبت به رسول خدا و درود مومنان ، دعايى است از آنها براى پيامبر.
امام صادق (عليه السلام ) نيز درباره همين آيه مى فرمايد: ((پيامبر را ثنا گوييد و به او سلام فرستيد!)) (يا به فرمانش گردن نهيد.)
19 - من از محاسبه ثواب عاجزم
رسول خدا - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - فرمود:
((وقتى به معراج رفتم ديدم ملكى را كه هزار هزار دست دارد ((يك ميليون )) و هر دستى هزار هزار انگشت دارد و هر انگشتى هزار هزار بند دارد.
آن ملك گفت : من حساب دانه هاى قطرات باران رامى دانم كه چند تا در صحرا و چند دانه در دريا مى بارد، و عرض كرد: تعداد قطرات باران را از ابتداى خلقت تا حال را مى دانم آن وقت عرض كرد: حسابى است كه من از محاسبه آن عاجزم .)) فرمود: ((چيست ؟))
عرض كرد: هرگاه جماعتى از امت تو با هم باشند و با هم برتو صلوات بفرستند، من از محاسبه ثواب صلوات عاجزم .
اللهم صل على محمد و آل محمد
20 - صلوات خدا بر صلوات فرستنده
احمد حنبل ، در مسند خود، از عبدالرحمن بن عوف روايت كرده است :
روزى رسول خدا - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - از مدينه بيرون رفت ، وارد نخلستان شد، به سجده رفت . سجده آن جناب ، آن قدر طول كشيد كه من ترسيدم مبادا آن حضرت ، وفات كرده باشد. آمدم به آن حضرت نگريستم . سر مبارك را از سجده برداشت ، و فرمود: ((تو را چه مى شود؟))
من صورت حال را به عرض رسانيدم . فرمود: ((جبرييل بر من نازل شد، و گفت مى خواهى تو را بشارت دهم ؟ به درستى كه حق تعالى فرمود: هر كه بر تو صلوات فرستد، من بر او صلوات مى فرستم . و هر كه بر تو سلام گويد، من بر او سلام مى گويم .))
21 - سؤ ال از ثواب صلوات در خواب
در دارالسلام محدث نورى رحمه الله عليه مى فرمايد:
در خواب ديدم گويا سوار بر اسب با جمعيت بسيارى از بالاى كوه بلندى پايين مى آييم ، ناگهان متوجه شدم كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) - سواره در پيش روى ماست و ما پشت سر آن حضرت - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - حركت مى كنيم و بين ما و آن بزرگوار- (صلى الله عليه و آله و سلم ) - اندكى فاصله هست ، و كسى با آن حضرت - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - نيست .
در اين موقع از اسب پياده شده و از جمعيت جلو افتادم خود را به آن حضرت رساندم ، مهار اسبش را گرفتم و بر او سلام نمودم ، و عرضه داشتم : ثواب كسى كه بگويد - و يكى از اذكار معروف از تهليل (15) و حولقه (16) و صلوات را بيان داشتم كه پس از بيدارى آن را فراموش كردم - چيست ؟
رسول خدا - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - با تبسم به من توجه نمود و فرمود: ((درباره چه كسى ؟))
دريافتم كه مقصود آن حضرت - (صلى الله عليه و آله و سلم ) اين است كه ثواب براى هر گوينده اى نيست . عرضه داشتم : كسى كه ايمان به خدا و شما و - ائمه (عليهم السلام ) - داشته باشد.
فرمود: خداوند به او پنج گنج عطا مى كند. معدن كبريت كه از آن طلا بيرون مى آيد، و دوم معدن ياقوت ، و آن گاه بقيه را مشابه آن دو بيان فرمود.))
و من ترتيب آنها را فراموش كردم و آنگاه سكوتى كرد و در حالى كه ما پشت سر آن حضرت - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - حركت مى كرديم دوباره به من نگاه كرد و با تبسم فرمود: ((اما معدن اول منم . و باقى معادن را به ساير پنج تن آل عبا تاءويل نمود.))
در اين موقع چنان سرور و خوشحالى به من دست داد كه جز خدا كسى نمى داند، تا اين كه به پايين رسيديم و آن گاه آن حضرت - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - از كوه ديگرى بالا رفت و من همراه جمعيت بازگشتم . و پس از يك ماه خداوند زيارت خانه اش و زيارت قبر پيامبرش - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - را نصيب من فرمود.
22 - ثواب ده هزار بار صلوات
شخصى نزد سلطان محمود سبكتكين آمد و گفت : مدتى بود كه مى خواستم رسول خدا - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - را در خواب ببينم ، و عرضى كه دارم به آن غمخوار بگويم . قضا را، سعادت مساعدت نمود و در شب گذشته ، به اين دولت رسيدم و جمال با كمال آن عديم المثال را در خواب ديدم . وقتى چون آن جناب را خوشحال يافتم ، قدم در بساط جراءت گذاشتم و گفتم : يا رسول الله ! هزار درهم قرض دارم ، و بر اداى آن قادر نيستم ، و مى ترسم كه اجل در رسد، و آن وام در گردن من بماند.
آن حضرت فرمود: برو به نزد محمود سبكتكين و آن مبلغ را از او بستان .
عرض كردم : شايد از من باور نكند و نشان طلبد.
فرمود: به او بگو به آن نشان كه در اول شب چون تكيه مى كنى ، سى هزار مرتبه به من صلوات مى فرستى و در آخر شب كه بيدار مى شوى ، سى هزار مرتبه ديگر بر من صلوات مى فرستى .
سلطان از شنيدن اين داستان گريه كرد و آن مرد را تصديق نمود و قرض او را ادا كرد و هزار درهم ديگر نيز به او بخشيد.
اركان دولت ، تعجب نموده گفتند: اى سلطان اين مرد را در اين سخن محال تصديق مى كنى ؛ و حال آن كه ما در اول شب و آخر شب با توييم . نمى بينيم كه به فرستادن صلوات اشتغال نمايى ، و اگر كسى در تمام اوقات شبانه روزى به فرستادن صلوات اشتغال نمايد، نمى تواند كه شصت هزار مرتبه صلوات فرستد. پس چگونه در اين صورت در اول و آخر شب ميسر مى گردد؟ سلطان گفت كه : من از علما شنيده ام كه هر كه يك بار به صلوات مذكوره صلوات فرستد چنان است كه ده هزار بار صلوات فرستاده و من در اول شب سه مرتبه و در آخر شب سه مرتبه اين صلوات را مى خوانم و چنان مى دانم كه شصت هزار بار صلوات فرستاده ام . پس پس از اين درويش كه پيغام آن حضرت را آورده است ، راست مى گويد و اين گريه من از شادى است .
23 - صلوات بهترين دعا
عبدالسلام (بن عبدالرحمن ) بن نعيم گويد: به امام صادق (عليه السلام ) عرض كردم : من داخل كعبه شدم و دعايى به خاطرم نيامد جز صلوات بر محمد (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((آگاه باش مانند تو در فضيلت و ثواب كسى از خانه خدا بيرون نيامده است .(17)))
24 - صلوات فرستادن بر محمد و اهل بيت او
امام صادق - (عليه السلام ) - فرمود: ((در پاره اى از كتاب ها يافتم كه هر كس بر محمد و آل محمد (عليهم السلام ) صلوات بفرستد، خداوند يك صد حسنه در نامه عملش بنويسد، و هر كس (بر محمد و اهل بينش صلوات فرستد به اين طريق كه ) بگويد:
صلى الله على محمد واهل بيته
خداوند براى او هزار حسنه بنويسد.(18)
25 - يكبار صلوات فرستادن
امام صادق - (عليه السلام ) فرمود:
((هنگامى كه نام پيغمبر - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - برده مى شود بر آن حضرت بسيار صلوات بفرستيد؛ زيرا هر كس يك بار بر او صلوات فرستد خداوند هزاربار در هزار صف از فرشتگان بر وى صلوات فرستد، و هيچ مخلوقى باقى نمايد مگر اين كه بر آن بنده صلوات فرستد از جهت صلوات خداوند و فرشتگانش بر او، و دست نكشد از اين ثواب ها و بى رغبتى ننمايد؛ مگر نادان خود بين كه خدا و رسول از وى بيزارند.))
شرح : مراد از صلوات خداوند و فرشتگان فرو ريختن رحمت و بركت و لطف و كرامت و نعمت خدا است بربنده خويش .
26 - درود فرشتگان بر صلوات فرستنده
رسول خدا - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - فرمود:
من صلى على صلى الله عليه وملائكته فمن شاء فليقل ومن شاء فليكثر.
((هر كس بر من صلوات و درود فرستد، خدا و فرشتگانش بر وى صلوات و درود مى فرستند. هر كه خواهد كم و هر كه خواهد بسيار اين عمل را انجام دهد.))
27 - صلوات و درود فرشتگان
اسحاق بن فروخ از امام صادق - (عليه السلام ) - فرمود:
((اى اسحاق بن فروخ ! هر كه ده بار بر محمد و آل محمد صلوات فرستد، خدا و فرشته ها صدبار بر او صلوات بفرستد و هر كه صدبار بر محمد و آل محمد صلوات فرستد، خدا و فرشته ها هزاربار بر او صلوات فرستند، آيا نشنيده اى گفته خداى عزوجل را (سوره احزاب ، آيه ، 43): ((اوست آن خداوندى كه رحمت مى فرستند بر شما و هم فرشته هايى كه رحمت مى خواهند براى شما تا بيرون آورند شماها را از تاريكى ها و تيرگى ها به سوى روشنى و خدا درباره مؤ منان مهربان است .(19)
28 - پاداش صلوات
امام رضا - (عليه السلام ) - فرمودند: ((صلوات بر محمد و آل او، معادن با پاداش و ثواب تسبيح و تكبير گفتن است .))
29 - يك بار صلوات و بخشش ده خطا
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) - فرمود: ((هر كس بر من يك بار درود فرستد، خدا بر او ده بار درود خواهد فرستاد و ده خطا را از او برطرف خواهد ساخت و ده درجه را برايش بالا خواهد برد.))
30 - كامل ترين ذكر
امام رضا - (عليه السلام ) - فرمود:
((صلوات بر محمد و آل او، معادل است به ذكر سبحان الله والحمدلله ولا اله الا الله والله اكبر.
31 - صلوات در آغاز دعا
امام صادق (عليه السلام ) فرمود:
((لازم است بر هر يك از شما كه هنگام اظهار حاجت در پيشگاه خداوند بزرگ با ستايش الهى آغاز كند و به تمجيد پيامبر و آل او بپردازد و سپس به تقصيرها و گناهان خود اعتراف كند و پس از آن حاجت خود را در ميان نهد.(20)))
32 - محبوب ترين عمل
پيامبر اكرم - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - فرمود: ((از جبرييل پرسيدم : محبوب ترين اعمال كدام است ؟)) پاسخ داد: ((صلوات و درود بر شما اى محمد! و محبت على بن ابى طالب .))
33 - بهترين اعمال در آخرت
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمودند:
((بهترين اعمال در آخرت سه چيز است :
1. صلوات بر محمد و آل محمد.
2. آبرسانى به تشنه ها.
3. حب و دوستى على بن ابى طالب ))
34 - صلوات هنگام يادآورى نام پروردگار
مردى از امام هشتم (عليه السلام ) از تفسير آيه ((وذكر اسم ربه فصلى )) سؤ ال كرد فرمود: مراد اين است كه هرگاه نام پروردگار متعال بر زبان آمد، بر محمد و آل محمد درود و صلوات ، تقديم شود.(21)))
35 - همراهى ملايك
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((هميشه كاروانى از ملايك به امر الهى در عالم در حركت اند و هنگامى كه به جلسه ذكر و صلوات مى رسند، به يكديگر مى گويند: فرود آييد! وقتى كه فرود آمدند اهل جلسه را در هنگام دعا با آمين گفتن و در هنگام صلوات نيز با صلوات ، همراهى مى كنند و در پايان به يكديگر مى گويند: خوشا به حال افراد اين جلسه كه خدا آنان را آمرزيد!))
36 - رهنمود پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم )
ابوسعد خدرى مى گويد: عمار ياسر به پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) گفت : دوست دارم تا به قدر عمر نوح در ميان ما زندگى كنى ! پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((اى عمار! زندگى من در ميان شما خير است و فوت من نيز ((شر)) نخواهد بود؛ چرا كه در حال حيات من ، پيش من مى آيند و عرض حال مى كنند و من هم از خدا براى شما طلب غفران مى كنم ؛ ولى پس از وفات من ، تقواى الهى را پيشه خود سازيد و به بهترين وجهى بر من و اهل بيت من ((صلوات )) بفرستيد؛ زيرا اسم هاى شما، پدر و مادرتان و اقوام تان بر من عرضه خواهد شد، اگر در آن ليست اسامى ، اعمال نيك شما ضبط شده باشد، خدا را سپاس مى گويم و اگر غير آن باشد از خداوند متعال براى شما، طلب غفران از گناهان شما را دارم .(22)
37 - هنگام از دست دادن و يا نابودى چيزى
پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((هنگامى كه چيزى از بين رفت بگو: ((اللهم صل على محمد و آل محمد.))
38 - صلوات خدا
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود: ((جبرييل بر من نازل شد و گفت : خداوند متعال مى فرمايد: هر كس كه بر تو صلوات بفرستد، من و فرشتگانم ده بار بر او صلوات مى فرستيم و كسى كه بر تو سلام دهد من و فرشتگانم ده بار بر او سلام مى دهيم .))
39 - صلوات به معناى عهد
حضرت موسى بن جعفر از پدر بزرگوار خود (عليه السلام ) نقل فرموده :
((هر كه بر پيامبر صلوات مى فرستد، به معنى است كه من بر عهد و پيمان خود هستم آن عهد و پيمانى كه وقتى خداوند در عالم ذر فرمود: ((آيا من پروردگار شما نيستم ، همه گفتند: بلى .))
بخش چهارم : بركت صلوات :
40 - باريدن طلا از آسمان
در ((حكايات الصالحين )) آوردند كه :
فقيرى محتاج و عيالوار، براى طلب پول از خانه بيرون آمد، نمى دانست كه به كجا برود. ناگاه گذارش به كنار مجلس واعظى افتاد كه حاضران را به فرستادن صلوات ترغيب مى فرمود. آن فقير در آن جا ايستاد و شنيد كه واعظ مى گفت : در فرستادن صلوات ، تقصير مكنيد كه اگر توانگر بر آن سرور صلوات فرستد، در مالش بركت به هم مى رسد و اگر فقير صلوات فرستد، حق تعالى از آسمان روزى بر او مى فرستد.
آن فقير، از آن مجلس بيرون رفت و به فرستادن صلوات مشغول شد؛ بعد سه روز، از ويرانه اى مى گذشت ، پايش به سنگى خورد. آن سنگ كنده شد و سبوى پر از زر، در زير آن سنگ ظاهر گرديد.
آن مرد گفت : وعده روزى من از آسمان است ، و روزى زمين را نمى خواهيم ، و آن سنگ را در جاى خود گذاشت و به خانه آمد، صورت حال را با زن خود گفت . آن مرد، همسايه اى داشت كه يهودى بود. قضا را، در آن وقت ، آن يهودى بر بام خانه خود بود؛ و حكايت آن مرد را كه با زنش مى گفت ، شنيد. و فى الحال ، از بام فرود آمده ، به ويرانه رفت ، آن سبو را برداشته ، به خانه آمد. وقتى سر آن را گشود، ديد كه سبو، پر از مار و عقرب است . به اطرافيان خود گفت : اين همسايه مسلمانان ، دشمن ما است . وقتى كه من در بام بودم ، فهميدم ، و آن سخن را براى اين گفت كه در طمع افتم ، و آن سبو را به خانه آورم ، و از آن ضررى به من رسد. پس بهتر آن است كه آن را به بام برده از راه روزنه ، در خانه او ريزم ، تا آن كه براى من مى خواست ، به خودش برگردد.
به بام آمد، در وقتى كه زن آن فقير، به شوهر خود مى گفت : روا باشد كه تو سبوى پر از زر بيابى و آن را بگذارى و ما در فقر و تنگدستى باشم ؟
آن مرد مى گفت : اميدوارم كه روزى ما از آسمان نازل شود.
ناگاه يهودى ، سر سبو را گشود و آن را سرنوشت ساخت ؛ آن مرد، آوازى شنيده سر را بالا كرده ديد كه از روزنه خانه او، زر فرو ريخت . فرياد زد: اى زن ! اين زر است كه از آسمان فرو مى ريزد، و آن زرها را بر مى داشت ، و صلوات مى فرستاد.
وقتى يهودى ديد كه از سبو زر مى ريزد، آن را برداشت ، در آن مكان ، ديد كه همان مار و عقرب است . باقى را نيز، در خانه درويش ‍ ريخت ، و همه زر سرخ بود. آن يهودى دانست كه اين سرى است از اسرار غيبى كه به ظهور مى رسد. در خاطرش گذشت كه اين همان حكم آب نيل دارد، كه در زمان حضرت موسى ((على نبينا و آله و (عليه السلام ))) در نظر قبطى خون مى نمود، و در نظر سبطى آب بود. و فى الحال ، آن درويش را به بام طلبيده ، به دست او مسلمانان شد و از بركت صلوات بر آن حضرت ، مسلمانان را دولت غناء، و يهودى را سعادت اسلام روزى شد.
41 - سه صلوات و شيرين شدن عسل
روزى رسول خدا - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - در نخلستان نشسته بود، و اميرالمؤ منين (عليه السلام ) در خدمت آن جناب بود ناگاه زنبور عسلى به نزد آن حضرت آمد، گرد آن حضرت مى گرديد. آن جناب - (صلى الله عليه و آله و سلم ) به اميرالمومنين - (عليه السلام ) - فرمود: ((اين زنبور مى خواهد كه ما را ضيافت كند. مى گويد كه قدرى عسل در فلان موضع گذاشته ام . اميرالمومنين - (عليه السلام ) - را بفرست كه آن را بياورد.))
اميرالمؤ منين - (عليه السلام ) - رفت ، و آن عسل را حضور پيامبر آورد.
رسول خدا - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - از آن زنبور پرسيد: ((خورش شما شكوفه تلخ است ، به چه سبب در درون شما شيرين مى گردد؟))
عرض كرد: آن به بركت جناب شماست ؛ زيرا كه هرگاه كه قدرى از شكوفه در درون ما، در مى آيد، فى الحال الهام الهى به ما مى رسد كه سه نوبت بر شما صلوات فرستيم و به بركت آن صلوات ، شكوفه تلخ در درون ما شيرين مى شود.
42 - پر و پال ملك به واسطه صلوات
حق - سبحانه و تعالى - به ملكى فرمود كه فلان شهر را ويران كن .
وقتى آن ملك به آن شهر آمد، گريه كودكان و ناله زنان و فرياد چهارپايان را شنيد، برايشان رحم نموده و بر ويرانى آن شهر اقدام نكرد. تند باد قهر، از مهيب جلال وزيده ، پر و بال آن ملك را در هم شكست ؛ و از بالا رفتن بر افلاك ، محروم و مهجور ماند.
روزى جبرييل - (عليه السلام ) - او را گريان و نالان بر روى خاك افتاده ديد.
دلش بر پريشان حالى و شكسته بالى آن ملك سوخت . حال عجز و بيچارگى و ضعف و آوارگى او را به بارگاه جلال عرض ‍ كرد.
خطاب آمد به او بگو: بر حبيب من محمد - (صلى الله عليه و آله و سلم ) - صلوات فرستد تا به بركت آن پر و بال به او برگردد. به او گفته شد. آن ملك به وظايف صلوات قيام نمود. و بال اقبال باز يافته به فراغ بال به جانب آشيانه خود پرواز نمود.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
گناه

 


 

 

       
 

 

  نوشته شده توسط زیتون


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
فهرست خدا

 خداوند همه ی ما را دوست دارد و درک مي کند ،
 منظورم از ما ، من و توست ...

مهرباني او همه را کفايت مي کند ،
 از پير و جوان گرفته ،
تا افراد تنها و ناتوان ،
از تند خويان تا متکبران ...

عشق او حد و مرزي نمي شناسد ،
پس هرگز گمان مکن که مورد رحمت او واقع نمي شوي ؛

 مهم نيست که چه کسي هستي يا چه شغلي داري ،
 نام تو نيز در فهرست خداست ...

مهم نيست که چه گذشته اي داشته اي ،
 به خدا اعتماد کن تا حقيقت اين کلمات را دريابي ؛

به سختي کارت فکر نکن فقط آنرا در دست خدا بگذار  ،
زيرا آن زمان که همه رهايت مي کنند هنوز در آغوش او هستي ؛

 خدا هنوز هم دوستمان دارد ،
 از آغاز جهان شيفته مان بوده ،
و هميشه هم خواهد بود ...! در دفتر خدا فرقی درجه, رتبه, مقام, شاه و گدا, دارا, ندار, زیبارو, چرکین و ... ندارند تنها عمل و انسانیت و اخلاق و تقوا ملاک است!


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
خدا راه را می گشاید


تونل ها راست ميگويند ؛ راه است ، حتي از دلِ سنگ!

" آنجا كه راه نيست ، خداوند راه را مي گشايد...


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
پرده کعبه

روی پـــــرده ی کعــبه ؛

این آیه حک شده اســت :

نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــيمُ

و مـــن . . .
هنــــوز و تا همیشــه
به همین یک آیــه دلخــوشــــم :

" بندگانم را آگاه کن که من بخشنده‌ی مهــــربانم ! "


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
باز آ...

 
بــــاز آ ...
 
 
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
فردا

تمام غصه های دنیا رو میشه با یک جمله تحمل کرد: خدایا میدانم که می بینی.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
از خودمان سؤال کنیم...!

چقدر خوب است بعضی وقتها از خودمان سؤال کنیم آخرین دعایی که از ته دل و خلوص نیت برای امام زمان(عج) کردی کی بود؟! دعایش کنیم, چون ایشان همشه ما را دعا می کند!


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
مواظب باشید...!

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
یاد خدا
 
 

هر روز چند دقیقه ای را جز خداوند به چیز دیگری نیندیشید.

هنگام فعالیت، در ایستگاه اتوبوس، پشت میز و… لحظاتی چشمان خود را ببندید و به خود تلقین كنید كه خدا اكنون با شماست.

همیشه موقع دعا سعی نكنید كه چیزی از خدا بخواهید، بیشتر سعی كنید ضمن دعا از نعمت های او تشكر كنید.

با این نیت دعا كنید كه دعاهای صادقانه شما مؤثر است.

هنگام دعا فكر منفی به ذهن خود راه ندهید؛ این تلقینات مثبت است كه نتیجه می دهد.

همیشه طوری سخن بگویید كه گویی آماده برای قبول مشیّت الهی هستید. هر چه می خواهید از خدا طلب كنید اما همواره راضی به رضای او باشید.

همه كارهایتان را به خدا سپرده و انجام هر كاری را به او واگذار كنید.

برای كسانی كه به نحوی شما را آزرده اند، دعا كنید، زیرا كه رنجش راه قدرت معنوی را سد می كند.

فهرستی از كسانی كه مایل به دعا برای آنها هستید، تهیه كنید. هرچه بیشتر اطرافیانتان را دعا كنید، نتیجه دعا بیشتر به خودتان برمی گردد.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
خودروهای نسل جدید ارتش روسیه

ارتش روسیه به نسل جدیدی از خودروهای زرهی مجهز خواهد شد.


 

آقای "دیمیتری روگوزین" نخست وزیر روسیه اعلام کرد که تانک زرهی جدید روسیه با توان فرود از ارتفاعات (فرود آزاد) به زودی به خدمت ارتش هوایی روسیه در خواهند آمد.

آقای "ولادیمیر چرکین" فرمانده ارتش زمینی روسیه پیش از این اعلام کرد که این تانک های جدید بر اساس نمونه های سبک، متوسط و سنگین تانک های زرهی روسیه طراحی و تولید شده و تا سال 2015 به خدمت ناوگان هوایی روسیه گرفته خواهند شد.

روسیه قصد دارد تا سال 2020، با استفاده از جدیدترین فن آوری ها در ساخت تانک های زرهی، اقدام به یکپارچه سازی ارتش خود نماید.

آقای روگوزین در این رابطه اظهار داشت:

"ما آماده تلاش برای بهبود هر چه بیشتر ارتش خود بوده و برای الحاق این هدف حاضر به انجام هر کاری خواهیم بود."

وی در صحبت های خود خاطر نشان کرد:

"تصمیمات لازم برای پیشرفته سازی ارتش روسیه به تجهیزات و تسلیحات مختلف، هماهنگ با ستاد مشترک ارتش انجام خواهد گرفت. صنعت گران روسیه پیشنهادهای بسیاری در چارچوب مدرنیزه سازی ارتش به دولت روسیه داده اند ولی یادآور می شوم که ما می توانیم از تمامی این پیشنهادات استقبال کنیم ولی تنها قدرت انتخاب برخی از آنها را داریم."

انتخاب تانک رزهی محصول کارخانه ساخت تجهیزات زرهی روسیه واقع در شهر کورگان، به عنوان جایگزین برخی مدل های پیشین، سالهاست که در روسیه مورد بحث و انتقاد قرار گرفته است. از یک سوی، ستاد مشترک ارتش و فرمانده ارتش زمینی روسیه از تولید این تانک ابراز خرسندی نموده اند ولی از سوی دیگر نظامیان روسیه با اعتراض به این که این تانک از تجهیزات و امنیت کافی در برابر انفجار و آتش سوزی برخوردار نبوده و نمی تواند جان سرنشینان را حفظ نماید، این تصمیم را اشتباه می شمارند.

آقای روگوزین در انتها اضافه نمود که مدل های سبک این تانک زرهی برای عملیات ضربتی ارتش در نظر گرفته شده اند. هم اکنون تانک های <تیگر> و <ریسی> برای چنین عملیات مورد استفاده قرار می گیرند. ایالات متحده در شرایطی مشابه از ماشین های استفاده می نماید.

کارخانه ساخت تجهیزات زرهی کورگان، یکی بزرگترین کارخانجات روسیه در زمینه های علمی و فنی، فن آوری تولید و سرمایه گزاری و بهره برداری از منابع برای ساخت قعات و تجهیزات نظامی می باشد. حدود 20 شرکت در 10 نقطه روسیه و همچنین در کشورهایی همچون دانمارک، آلمان، اتریش، هلند، صربستان و اوکراین تحت نظارت این کارخانه فعالیت می نمایند.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
خودروی نظامی پرنده

گروه www.taknaz.ir
پنتاگون، مناقصه‌ای برای ساخت خودروهای نظامی تاکتیکی برگزار کرده که هم قابلیت پرواز داشته باشد و هم بتواند با سرعت زیاد در جاده حرکت کند. یک شرکت تگزاسی هم خودرویی 4نفره را طراحی کرده که می‌تواند در کمتر از 1 دقیقه آماده پرواز شود.

ارتش ایالات متحده مناقصه‌ای را برای ساخت یک خودروی تاکتیکی آغاز کرده که بتواند تحت برنامه ترنسفورمر دارپا (دارپا، شاخه تحقیقاتی پنتاگون است) روی زمین حرکت کرده و در عین حال به پرواز هم دربیاید. به تازگی، شرکت ای.وی.ایکس ایرکرافت در تگزاس طرح جنگنده‌های OH-58 Kiowa را پیشنهاد داده که با تجهیز به ملخ‌های هم‌محور و پره‌های مجرایی، نیازهای پیش‌آهنگ هوایی ارتش آمریکا را تامین می‌کند.

 

گروه www.taknaz.ir
به گزارش اویشن‌ویک، این خودرو با ظرفیت 4 سرنشین می‌تواند باری به وزن 471 کیلوگرم را حمل کند و با استفاده از پره‌های مجرایی که هوا را مکیده و به پشت خودرو پرتاب می‌کنند، به سرعت 225 کیلومتر بر ساعت روی جاده برسد. سرعت این وسیله در هوا نیز به 130 کیلومتر بر ساعت می‌رسد و می‌تواند به صورت عمودی از زمین بلند شود. با یک باک پر از سوخت، این خودرو می‌تواند تا 402 کیلومتر حرکت کند.

تبدیل وضعیت خودرو برای حرکت از روی زمین به آسمان یا بالعکس، نزدیک به 60 ثانیه طول می‌کشد که بخش عمده آن برای باز شدن ملخ‌ها صرف می‌شود اما این موضوع که آیا این طراحی باید به اندازه کافی سبک باشد تا بتواند به آسانی به پرواز دربیاید یا به اندازه کافی محکم باشد تا به عنوان یک خودروی نظامی کاربردی استفاده شود، هنوز هم به صورت سوال باقی مانده است.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
جیپ آینده ارتش آوکراین



تصویر

تصویر

با هدف نوسازي ارتش  و درخواست ارتش اكراين از كارخانه ماشين سازي اكراين  اين كارخانه ماشيني طراحي و ساخته كه از بسياري از مشخصات از ماشين HUMMER  امريكا بالا تر است!
اسم اين ماشين VEPR است.
مشخصات كامل و تخصصي اين ماشين فعلا سكرت است ولي مشخصات عمومي ان از اين قرار است:
طول:  5 متر و 30 سانتيمتر
عرض: 2 متر و 50 سانتيمتر
ارتفاع:  2 متر و 10 سانتيمتر
ارتفاع از زمين : 70 سانتيمتر
موتور توربو ديزل  ساخت كمپاني motor sich ( كمپاني سازنده موتور هواپيما هاي انتونوف  مانند An 225 - An-140  و ...)!
حجم موتور : چهار ليتر
12 ليتر در 100 كيلومتر مصرف سوخت
متاسفانه از قدرت موتور اين ماشين اطلع ندارم ولي  در نمايشگاهي كه كه در امريكا برگذار شده بود مسابقه اي كوچك  بين اين ماشين و هامر (از نظر قدرت و كارايي در شرايط بسيار سخت) برگذار شد كه اين ماشين برنده شد!!!
اگر اطلاعات جديدي بدست اوردم در اختيار شما خواهم گذاشت.
فعلا چند نمونه از اين ماشين ساخته شده و در اختيار گارد ويژه پليس قرار دارد تا بتواند كارايي و يا نقايص خود را نشان بدهد!

جالب اينكه هنوز اين ماشين به توليد انبوه نرسيده كشورهاي امارات متحده عربي و كويت سفارش چندين دستگاه از اين ماشين را داده اند!


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
دعای نافذ والدین

 

والدینی که می‌خواهند در «تربیت مهدوی» فرزندانشان موفق باشند و فرزندانی عاشق خدا، قرآن و اهل‌بیت(علیهم‌السلام) تربیتنمایند و آن گاه مهدی یاورانی رشید را به تاریخ بشر هدیه نمایند، باید از عامل دعا در حق فرزندانشان کمال استفاده و بهره را ببرند.

 

دعای پرنفوذ پدر و مادر


امام صادق (علیه السلام): «ثَلاثُ دعوات لا یحجُبنَ عَنِ اللهِ تَعالی: دُعاءُ الوالِدِ لِوَلَدِه إِذا بَرَّهُ و دعوتُهُ علیهِ إذا عَقَّهُ ، و دعاءُ المظلومِ علی ظالِمه و دعاؤُهُ لمن اِنتَصَر لهُ مِنهُ ، و رجلٌ مؤمنٌ دَعا لِاخٍ لَه مؤمنٌ واساهُ فینا ، و دعاؤُه علیه إذا لم یُواسهُ مع القدرةُ علیه ، و اِضطرارُ أخیه إلیه ؛

 

سه دعاست که از پروردگار در حجاب نمی‌ماند و قطعاً مستجاب می‌گردد: (نخست) دعای پدر و مادر در حق فرزندی که نسبت به والدین خود نیکوکار باشد؛ و دعای ایشان آنگاه که در حق فرزند نفرین نماید. (دوم) نفرین مظلوم نسبت به ظالم، و دعای او (مظلوم) در حق کسی که انتقام وی را از ستمگر بستاند و (سوم) دعای مومن آنگاه که دعای مرد مؤمن در حق برادر مؤمن خود که به خاطر ما، او را کمک مالی کرده باشد و نفرین او در حق برادرش که به وی محتاج شده و او می توانسته است نیازش را برطرف سازد و نکرده است »1

 

 

کلیدی ترین رمز موفقیت فرزندان


یکی از کلیدی‌ترین رمزهای موفقیت فرزندان در طول زندگی، دعای خیر والدین در حق ایشان می‌باشد. دعای پدر و مادر در حق فرزند آن گاه که از دل برآید، دعایی است که آسمان‌های هفت‌گانه را در می‌نوردد و بدون هیچ حجابی در محضر پروردگار به اجابت می‌رسد.2 از سوی دیگر نفرین پدر و مادر فراتر از ابرها به سوی پروردگار بالا می‌رود و سریع‌تر از ضربت شمشیر به اجابت می‌رسد.3

 

از این رو باید پدران و مادران با نیت‌های صادقانه در تربیت فرزندانی منتظر و آماده جان فشانی در رکاب حضرت مهدی، پیاپی دست دعا به سوی پروردگار بردارند و برای موفقیت خود در پرورش فرزندانی مهدی یاور دعا نمایند.

 

یکی از کلیدی‌ترین رمزهای موفقیت فرزندان در طول زندگی، دعای خیر والدین در حق ایشان می‌باشد. دعای پدر و مادر در حق فرزند آن گاه که از دل برآید، دعایی است که آسمان‌های هفت‌گانه را در می‌نوردد و بدون هیچ حجابی در محضر پروردگار به اجابت می‌رسد. از سوی دیگر نفرین پدر و مادر فراتر از ابرها به سوی پروردگار بالا می‌رود و سریع‌تر از ضربت شمشیر به اجابت می‌رسد

 


پدر علامه مجلسی

 

خاطره پدر علامه مجلسی؛ درباره استجابت دعای والدین در حق فرزند، به عنوان یک شاهد تاریخی، بسیار قابل تأمل است. آن جناب می‌گوید:

 

در سحرگاهی پس از به پایان رساندن نماز شب و به هنگام مناجات با پروردگار، حال خوشی دست داد که دریافتم اگر در آن هنگام درخواستی نمایم، اجابت خواهد شد. اندیشیدم که چه دعا و درخواستی نمایم که ناگاه صدای گریه محمد باقر از گهواره‌اش بلند شد. بی درنگ گفتم: «پروردگارا، به حق محمد و آل محمد (صلوات الله علیه و آله) این کودک را از مبلّغان دینت، ناشران احکام پیامبرت و از یاران امام زمانت قرار ده و در این راه او را به توفیق‌های بی پایان نایل گردان!»4

 

سرافرازی شیعه در طول تاریخ مدیون تلاش‌های احیا گرانه علامه محمد باقر مجلسی؛ است.

 

از این رو والدینی که می‌خواهند در «تربیت مهدوی» فرزندانشان موفق باشند و فرزندانی عاشق خدا، قرآن و اهل‌بیت: تربیت نمایند و آن گاه مهدی یاورانی رشید را به تاریخ بشر هدیه نمایند، باید از عامل دعا در حق فرزندانشان کمال استفاده و بهره را ببرند.

 

1173 سال است که رادمردی الهی منتظر به ثمر رسیدن 313 سردار و تربیت یافتن یاورانی مخلص و کامل است. دعا نماییم که خانواده‌های ما مهد پرورش آن سرداران و این مهدی یاوران گردد و به زودی آن امام نور را از انتظار به درآورد!

 

بخش دین تبیان

پی‌نوشت‌ها:

1. شیخ طوسی، امالی، ص280؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج7، ص130.

2. همان.

3. امام صادق7: «إیاکُم وَ دَعوَةَ الوالِدِ... تُرفَعُ فَوقَ السَّحابِ... أحَدُّ مِنَ السَّیفِ» کلینی، الکافی، ج2، ص509؛ حلّی، ابن‌فهد، عدّة الدّاعی، ص132 و 133.

4. رفیعی، سید علی محمد، زندگی ملامحمدباقر مجلسی، ص42.

منبع: خانواده و تربیت مهدوی، آقا تهرانی و حیدری کاشانی


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
اذکار پر فایده

 

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگوئید.چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات و صالحات می باشند.

 

در حالی که اهل دنیا دائم به ذکر دنیا مشغول اند و در لذت های دنیوی غوطه می خورند،اهل ایمان تمام لذت شان از یاد خدا است و در اطاعت خدا غوطه ورند. ذکر از بهترین وسایل برقراری ارتباط با حضرت حق جلّ شأنه می باشد. یاد الهی از نزدیکترین مسیرهای قرب و نزدیکی به پروردگار این عالم است. اوقات اشتغال به ذکر خداوند متعال نیز از شیرین ترین حالتها و لذّتهای بندگان مؤمن است.

 

ذکر نیز مانند تمام امور مهم شرعی دارای تقسیمات، ضوابط و شرایط خاصی است که رعایت این امور برای بهره بردن صحیح لازم است.

 

معنای حقیقی ذکر و یاد خدا آن است که انسان در هر موقعیتی که هست در حال اطاعت و بندگی خداوند باشد و خدا را فراموش ننماید. تمام اعمال و آداب بندگی خداوند یاد خدا به معنای وسیع و حقیقی کلمه محسوب می شود و مهم هم این است که انسان در تمام زندگی خود اهل ایمان و بنده خدا باشد. ذکر زبانی هم در صورتی موثر است که به معنای وسیع کلمه انسان ذاکر خدا و بنده واقعی حق تعالی و مطیع او باشد.

 

 

آثار ذکر بر روح و روان

یكی از زیباترین جلوه های ارتباط عاشقانه با خدا و اساسی ترین راه های سیر و سلوك ، ذكر است؛ یعنی مترنّم بودن زبان و قلب انسان به اسماء حُسنای الهی و شاداب نگه داشتن گل روح در زیرباران یاد حق.

 

ذكرخدا، از یادبردن هستی محدود خویش در رهگذر یاد اسمای الهی است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روی دل می زداید؛ زیرا غفلت و فراموشی حق تعالی ، ساحت دل را مكدّر می كند.ذكر خداوند آثار و ثمرات اعجاب آور و باشكوهی دارد كه هریك از آنها در سازندگی روحی و اخلاقی انسان تأثیر به سزایی دارد. این آثار عبارتنداز:


1- یاد خدا نسبت به بنده

اولین اثر یاد خدا این است كه خدای متعال نیز انسان را یاد می كند. «مرا یادكنید تا شمارا یادكنم ».

 

2- روشنی دل

خداوند؛ ذكرخویش راموجب نورانی شدن و بیداری دل ها می داند. مردن دل وافسردگی ازهولناك ترین سیه روزی هاست.

 

یكی از موثرترین عوامل علاج مرگ دل و احیای دوبارة آن، پناه بردن به ذكر خداست؛ ذكرحق نور است و مداومت درآن ، قلب را از تاریكی و ناامیدی و قساوت نجات می دهد.

 

3- آرامش قلب

به تعبیر قرآن طمأنینه و سكون قلب از جمله آثار مستقیم یاد خداست. «كسانی كه ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خداست، بدانید تنها با یاد خدا دل ها آرام می گیرد.»

 

4- خشیت و ترس از خدا

از جمله آثار یاد خدا برای مومنان، خداترسی و خشیت می باشد. قرآن در این زمینه می فرماید: «تنها مومنان هستند كه هرگاه یاد خدا به میان آید، دل هایشان ترسان شود».


یكی از موثرترین عوامل علاج مرگ دل و احیای دوبارة آن، پناه بردن به ذكر خداست؛ ذكرحق نور است و مداومت درآن ، قلب را از تاریكی و ناامیدی و قساوت نجات می دهد

 

5- بصیرت یافتن و شناخت شیطان

یكی از عوامل اصلی سقوط انسان و سیه روزی او، افتادن به دام های ناپیدای شیطان است و ذكر حق به انسان بصیرتی می دهد كه وسوسه های پنهان و دام های ناپیدای شیطان را به سهولت بشناسد و در دام او نیفتد.

 

6- بخشش گناهان

از آثار و ثمرات اخروی یاد خداوند ، مغفرت الهی می باشد كه شامل حال یادكنندگان خدا می گردد و اضافه برآن ، خداوند وعده اجر و پاداش بزرگ نیز به ایشان داده است.

 

7- حكمت و علم

یكی دیگر از ثمرات ذكر ، پختگی عقل و كمال و حكمت است. ذكر باعث فروزان شدن قوه ادراك انسان و جوشش فكر و اندیشه می شود. جان فرد شایستگی این را پیدا می كند كه منعكس كننده حقایق غیبی در خود گردد و خداوند به اندیشه و عقل این افراد مدد رساند.

 

در روایات و احادیث ما به جایگاه مهم ذکر و برخی اذکار شریف و آثار مهم آنها تصریح شده است که به برخی از آنها اشاره می نمائیم.

 

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به اصحابشان فرمودند: آیا می خواهید شما را به بهترین و پاکیزه ترین کارهایتان نزد پروردگارتان، و رفعت دهنده ترین اعمال در درجات معنویات، و آنچه برای شما بهتر از درهم و دینار است، و آنچه بهتر از روبرو شدن با دشمنان و مقابله با آنهاست، راهنمایی کنم؟ همگی گفتند: آری ای رسول خدا صلی الله علیه و آله، ایشان فرمودند: آن ذکر کثیر خداوند متعال است. 1


1-ذکر تسبیحات اربعه:

1ـ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: پنج چیز است که چقدر در میزان سنگین اند؛ گفتن سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و اللّه اکبر و فرزند شایسته ای است که از مسلمانی بمیرد و او در مرگ آن فرزند دامن صبر از دست ندهد و به حساب خداوند منظور بدارد. 2

2ـ امام صادق علیه السّلام فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگوئید. چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات الصالحات می باشند.3

 

2- تسبیح (سبحان الله)

1ـ شخصی از امام علی علیه السّلام درباره تفسیر «سبحان الله» پرسید. امام فرمودند: این ذکر تعظیم و منزه دانستن خداوند است از آنچه مشرکین می گویند. و اگر بنده ای آن را بگوید؛ تمام ملائکه بر او صلوات می فرستند.

 

2ـ امام صادق علیه السّلام فرمودند: ابلیس گفت: پنج کار است که در آنها من هیچ حیله ای ندارم و سایر مردم در قبضه من هستند:...و کسی که زیاد در روز و شب تسبیح سبحان الله می گوید و ...4

 

3ـ امیرالمؤمنین علیه السّلام: هرکس روزی سی مرتبه تسبیح ( سبحان الله) بگوید: خداوند هفتاد نوع بلا که کمترین آنها فقر است را از وی دفع می نماید.5

 

3- تهلیل(لا اله الاّ الله)

1ـ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: خداوند فرمود: (لا اله الاّ الله) قلعه من است و هرکس در آن داخل شود، از عذاب من در امان است.6

 

2- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کلمه (لا اله الاّ الله)بهاء و قیمت بهشت است.7

 

3 ـ امام صادق علیه السلام فرمودند: ذکر (لا اله الله و الله اکبر) را زیاد بگوئید، چون در نزد پروردگار چیزی از این دو ذکر محبوبتر نیست.8


امام صادق علیه السّلام فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگوئید. چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات و صالحات می باشند

 

تحمید(الحمد الله)

1 ـ از ائمه سفارش به زیاد گفتن (الحمد الله) در همه حالات اعم از نعمت یا مصیبت شده است.9

 

2ـ امام باقر و صادق علیهماالسّلام فرمودند: هر کس(الحمد الله کما هو اهله) بگوید، نویسندگان آسمانها مشغول می گردند.10

 

ذکر(لا حول و لا قوّة الاّ بالله العلی العظیم)

در فضیلت این ذکر آمده است که آن از گنجهای بهشت است. و شفای از نود و نه بیماری و درد است که کمترین آنها همّ و گرفتاری است.

 

امام صادق علیه السّلام فرمودند: اگر غمها پیوسته به تو روی آورد، پس بگو (لا حول و لا قوّة الاّ بالله). و نیز روایت شده است فرزند یکی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله به اسارت دشمن در آمد. وی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و از این غم شکایت نمود. رسول خدا صلی الله علیه و آله به او امر کردند که زیاد و در همه حال ذکر (لا حول و لا قوّة الاّ بالله) بگوید او نیز اطاعت کرد و پس از مدّتی پسرش به همراه صد شتر در هنگامی که مشرکان از وی غافل شده بودند، بازگشت.11

 

استغفار :

یکی دیگر از ذکرهای بسیار مهم استغفار است که مشهورترین صیغه آن (استغفر الله ربی و اتوب الیه) که از آثار آن بخشش گناهان، گشایش در رزق و حتّی سبب بچه دار شدن است.12

 

یکی دیگر از اذکار مهّم دعاء مکروب یا ذکر یونسیّه است و آن ذکر (لا اله الاّ انت سبحانک انّی کنت من الظالمین) است. که برای این ذکر آثار فراوانی ذکر شده است که ما در مبحثی جداگانه به طور مفصل به آن پرداخته ایم . که قابل مراجعه برای شما عزیزان هست.

 

نکته قابل توجه این که آنچه در بحث ذکر مهّم و در درجه بالاتری از نظر کیفیت است ذکر قبلی است نه ذکر لسانی بدون توجّه. و دیگر آن که این ذکر گفتن لطمه ای به سیر طبیعی زندگی ما نزند و ما تنها برای قرب الهی و زنده نگه داشتن یاد خدا در تمام ساعات و حالات عمر خویش به آن بپردازیم نه کسب قدرتها و ارضای هواهای نفسانی که امری ناپسند و مذموم است.

 

 

منابع :

1 ـ سفینأ البحار ج 3/ص 200.

2 ـ خصال،شیخ صدوق،ص 295.

3 ـ ثواب الاعمال ،شیخ صدوق،ص 9.

4 ـ خصال،شیخ صدوق،باب خصلتهای پنجگانه.

5 ـ سفینة البحار،ج 3 ،ص 202.

6 ـ همان.

7 ـ ثواب الاعمال،شیخ صدوق،ص 3.

8 ـ همان،ص 5.

9 ـ سفینة البحار،ج 3،ص 205ـ 207.

10 ـ همان.

11 ـ سفینة البحار،ج 3 ،ص 207.

12 ـ مفاتیح الجنان و باقیات الصالحات.

منبع : وبلاگ آموزه ،سایت اسک قرآن ، پایگاه اینترنتی آیت الله مصباح یزدی .


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
حرف اول نام خدا


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
شناخت خدا

1- دست به آزمايش در وجود خود و ديگران بزنيم.
2- ببينيم دانشمنداني كه ساليان دراز در زمينه روان آدميان از جنبه مسائل معنوي مطالعه و تحقيق كرده‏اند چه نظر داده‏اند.
ب) راه حس و علم يا راه طبيعت.
اين راه سه راه ديگر دارد:
1- راه تشكيلات و نظاماتي كه در ساختمان جهان به كار رفته است.
2- راه هدايت و راهنمايي مرموزي كه موجودات در مسير خويش مي‏شوند.
3- راه حدوث و پيدايش عالم.
ج) راه عقل يا راه استدلال و فلسفه.
اين راه گرچه سخت و پر پيچ و خم است و پيمودن آن و فهماندن و فهميدنش نياز به مقدمات زيادي دارد، ولي بهترين و محكم‏ترين طريق خداشناسي و معرفت به حضرت ربوبي است.
هر يك از سه راه فوق از وجهي بر راه‏هاي ديگر رجحان دارد: راه دل و فطرت از نظر شخصي كامل‏ترين راه‏ها است ؛يعني، براي هر فرد بهتر و لذت‏بخش‏تر و مؤثرتر اين است كه از راه دل به معرفت خداوند راه يابد، ولي نمي‏توان آن را به صورت يك علم قابل آموزش براي عموم درآورد.
راه مطالعه حسي و علمي خلقت از نظر سادگي و روشني و عموميت بهترين راه‏ها است اما اين راه تنها ما را به وجود قوه عليم و حكيم و مدبري كه طبيعت را مي‏گرداند و اداره مي‏كند، معتقد مي‏كند اما آيا آن قوه خدا است و مصنوع صانع ديگري نيست؟ علوم حسي بشر از اثبات آن عاجز است.
راه عقل تنها راهي است كه خداشناسي را به صورت يك علم مثبت، منسجم و منطقي درمي‏آورد،(1).
در مورد اثبات وجود خداوند دلايل متعددي اقامه شده كه برخي وجداني (مانند برهان فطرت) برخي علمي (مانند برهان نظم) و برخي عقلي و فلسفي است (مانند برهان محرك اول ارسطو، برهان وجوب و امكان، برهان وسط و طرف، براهين استحاله تسلسل، علل هستي بخش، برهان مشروطيت و اطلاق فارابي، قاعده الشي‏ء ما لم يجب لم يوجد از خواجه نصيرالدين طوسي، برهان صديقين صدرايي و.).
هر يك از براهين مذكور مبتني بر مباني و مبادي عقلي و فلسفي ويژه‏اي است كه در يك نامه مجال پرداختن به هيچ يك از آنان نيست.
در اين جا به طور فشرده به ذكر يكي از روشن‏ترين آن ها بسنده نموده و براي تحقيق بيش تر كتاب‏هايي را معرفي كنيم. اين برهان ضمن آن كه قدمت بسياري دارد، يكي از استوارترين ادله خداشناختي است .از جهان اسلام به تئولوژي غربي نيز راه يافته ، نزد تئولوژيست‏ها و فيلسوفان دين غرب تحت عنوان (from Contingency Argument ) به عنوان خدشه ناپذيرترين برهان- كه تاكنون انديشه بشر بدان راه يافته- مورد پذيرش واقع گرديده است.
سير پيدايش و سپس ورود اين برهان در انديشه‏هاي كلامي غرب طبق نمودار زير است: فارابي--- ابوعلي‏سينا--- غزالي--- ابن رشاندلسي--- ابن ميمون--- الهيات نوين غرب .
اصل برهان به طور فشرده از قرار زير است:
1- بدون شك جهاني واقعي نه وهمي صرف وجود دارد (رئاليسم و نفي سفسطه).
2- آنچه در جهان است ،همه ممكن‏الوجودند. يعني وقتي نظر به ذات آن ها كنيم، هيچ يك بالذات اقتضاي وجود ندارند. بلكه همه موجوداتي هستند كه مي‏شود وجود داشته و مي‏شود وجود نداشته باشند. در مرتبه ذات و بدون علت هيچند .
3- تمام جهان يك واحد ممكن‏الوجود است. زيرا وقتي اجزاي جهان همه ممكن‏الوجود باشند ،كل جهان- كه يك واحد ارگانيك است- نيز ممكن‏الوجود است .از مجموعه موجودات ممكن‏الوجود واجب‏الوجود پديدار نمي‏شود. پس جهان يك واحد ممكن‏الوجودي بيش نيست .
4- هر ممكن الوجودي در تحقق و بقاي خويش نيازمند و وامدار ديگري است.
اگر جهان بي‏نهايت پديده هم باشد، از بي‏نهايت صفر هيچ چيز درست نمي‏شود . اگر وراي سلسله موجودات امكاني واجب بالذاتي دركار نباشد، جهان هيچ اندر هيچ خواهد بود.براي توضيح مطلب در اين جا مي‏توان مثالي از فارابي در برهان مشروطيت ذكر كرد:
فرض كنيد لشكري انبوه از سربازان براي حمله آماده باشند. ليكن به هركس فرمان حمله دهند آن ها بگويند: تا زماني كه ديگري حمله نكند ،من نيز حمله نخواهم كرد. يعني هر كسي حمله رامشروط به آغاز تهاجم توسط ديگري كند. در اين صورت كاملا روشن است كه اگر هيچ كس حاضر نشود بدون شرط حمله را آغاز كند ،هرگز تهاجمي صورت نخواهد گرفت حتي اگر عدد سربازان به بي‏نهايت برسد.
همين طور از بي‏نهايت ممكن‏الوجود- كه هستي‏اش وامدار متعلق وابسته و مشروط به ديگري است- بدون وجود يك موجود ناوابسته نامشروط و غير متعلق به ديگري (خدا) هيچ موجودي امكان تحقق ندارد و چون مي‏بينيم جهاني از ممكنات تحقق يافته است، پس قطعا درمي‏يابيم كه آن موجود واجب وجود دارد.
برهان وجوب و امكان به اشكال ديگري نيز گزارش يافته و در اين‏جا تنها يكي را ذكر نموديم. در اين باره مي‏توانيد از نگارش‏هاي زير استفاده كنيد:
1- اصول فلسفه و روش رئاليسم، ج 5، علامه طباطبايي- شهيد مطهري
2- علل گرايش به مادي، شهيد مطهري 3
- آموزش فلسفه، ج 2، محمد تقي مصباح يزدي
4- كليات فلسفه، آوروم استرول، ريچارد پاپكين، ترجمه: دكتر سيد جلال‏الدين مجتبوي.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392
سخت ترین مخلوق خداوند
 

سخت ترین مخلوق خدا را بشناسید!

اخبار ,اخبار سیاسی ,اخبار مذهبی ,اخبار ایران ,اخبار جهان ,اخبار علمی ,اخبار فرهنگی .مخلوق خدا

سختی

در طبیعت و نظام مادی هر موجودی قابل شکست است و برای هر چیزی، قدرتی برتر است که او را شکست می دهد  و از پا در می آورد این سخن مورد تایید عقل و روح است. خداوند انسان را گرامی ترین و شریفترین مخلوقات خلق کرده و فطرت الهی را سرمایه اصلی او و همه کاینات را مسخر او قرار داده است تا با همه این امکانات و ابزار این مسافر ارزشمند را در طریق و سلوک الی الله یاری دهد .

به اذن الهی زمین و آسمان و دریا و مخلوقات را تحت نفوذ انسان قرار داده است تا رزق و روزی مادی و معنوی خود را بدست آورد و از طرفی همه کاینات را رام و فرمان بردار انسان کرده تا مایه فکر و تعقل و خدایی شدن او شود حال این انسان قدرتمند از چه چیز شکست می خورد و چه چیز بر انسان غلبه پیدا می کند؟


سخت ترین مخلوق خدا

امام علی(علیه السلام) در جواب کسی که از قویترین و سخت ترین مخلوق خدا پرسید فرمود شدیدترین خدا ده چیز است. کوههای مستحکم و ثابت که آهن بر آن چیره می شود و آتش که آهن را می خورد و آب که آتش را خاموش می کند و ابر که آب را حمل می کند و باد که ابرها را فشرده می کند و انسان که بر باد غالب می شود و مستی که بر انسان چیره می شود و خواب که مستی را مغلوب می کند و غم و اندوه که بر خواب غلبه پیدا می کند پس سخت ترین مخلوق خدا غم و اندوه است.


واژه غم در قرآن

بیش از 40بار واژه حزن در قرآن تکرار شده است که به معنای خشونت و شدت در چیزی است غم از انفعالات نفسانی است که نفس انسان را جریحه دار می کند و به معنای ناراحتی و اندوه است حال گر چه حزن در اختیار انسان حاصل نمی شود و از محدوده افعال اختیاری انسان خارج است اما می توان عواملی که باعث ایجاد آن می شود را شناسایی کرد و با رفع و مقابله از نفوذ آن جلوگیری کرد.

غم های کاذب

غم های کاذب احساسات و هیجانات نادرستی است که گاهی با وسوسه های شیطان همراه است و عمر و زندگی انسان را تلف می کند و پای او را در منجلاب دنیادوستی نگه می دارد امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: رغبت و گرایش به دنیا از عوامل ایجاد غم و حزن و زهد و کناره گیری از دنیا از عوامل آسایش قلب است.


حسرت خوردن

حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) فرمود: هر کی به آنچه در دست مردم است نگاه حسرت آمیز داشته باشد حزنش طولانی و تاسف اش مدام می گردد. بنابراین چنین حسرت خوردن که خود از حسادت باطنی ناشی می شود از عوامل غم و اندوه است. آیا شما تا به حال حسودی را دیده اید که محزون و اندوهگین نباشد. حضرت علی(علیه السلام)می فرماید : ظالمتر از حسود نسبت به خودش کسی را ندیدم زیرا او گرفتار قلبی مغموم و حزنی همیشگی است.


شهوترانی و تبعیت از هوای نفس

از عوامل دیگر ایجاد حزن و اندوه پرداختن به شهوات است پیامبر(صلی الله علیه وآله) می فرماید: چه بسا یک شهوت و پرداختن به آن باعث اندوهی طولانی می شود.


عدم صبر و بردباری

عدم صبر و تحمل از یک طرف و جزع و فزع کردن از طرف دیگر شدت یافتن اندوه در انسان می شود. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: از جزع بپرهیز چرا که آرزو را کوتاه و عمل را ضعیف و غم را ایجاد می کند. این حدیث در توصیف کسانی است که به محضر رویارویی با هر مشکلی همه را خبر کرده و هر کس با آنها برخورد کند با چهره ناراحت و گله و شکایت روبرو می شود.
 

غصه نخورید

غم و غصه بیماری می آورد امروزه پزشکان معتقدند که بسیاری از بیماری‌های جسمی و روحی ریشه در غم و اندوه و اعصاب دارد با ایجاد غم و غصه در قلب انسان نوعی سم در بدن تولید می شود و این سم در سیستم ایمنی بدن ، عروقی، قلبی و حتی مفاصل اثرات بسیار زیانباری دارد. غم نفس انسان را جریحه دار می کند و مانع پیشرفت و موفقیت می شود زیرا انرژی انسان را هدر می دهد و مانع صرف انرژی در مصارف مفید می شود. آیا ارزش دارد به خاطر دنیا و تعلقات آن حرص و جوش بخوریم و جوانی و سلامتی را فدای این متاع بی ارزش کنید.


آثار غم کاذب

غم های دنیایی نه تنها هیچ تاثیر مثبتی در انسان ایجاد نمی کند بلکه باعث ایجاد ناامیدی و آزار فرد می شود. غم شدید عامل مهمی در پیری و فرسودگی است و جسم را ذوب می کند و بیماری های گوناگون را در وجود انسان تزریق می کند. و ضعف در عمل ایجاد می کند. غم و اندوه علاوه بر کج خلقی و ترشرویی صاحبش باعث نادیده گرفتن لطف و رحمت خدا و در نتیجه بدگمانی به او می شود و چنین انسانی مقبوض درگاه حق قرار می گیرد.


راههای مقابله با غم و اندوه

شادی به رحمت خدا

قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ

بگو به فضل و رحمت‏ خداست كه [مۆمنان] باید شاد شوند و این از هر چه گرد مى‏آورند بهتر است.(یونس /58)

همیشه و همه جا یادتان باشد که شادی و نشاط صحیح و درست باعث رشد و بالندگی و ایجاد امید در درون انسان می شود رحمت واسعه خداوند هر غم و اندوهی را ذوب می کند پس باید به رحمت و فضل الهی شاد بود.

صبر

لِكَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ (حدید/23)

تا بر آنچه از دست‏ شما رفته اندوهگین نشوید و به [سبب] آنچه به شما داده است ‏شادمانى نكنید.

بهترین راهکاری که قرآن می دهد اینست که بر آنچه از دست می دهید غمگین نشوید.    

هر فردی که در معرض غم و اندوه و مصیبت قرار می گیرد قطعا ممکن است دچار حزن شود پس هنگامی که غم شدت گرفت به سوی خدا فزع کنید و در پناه صبر آرام گیرید .

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید از شكیبایى و نماز یارى جویید زیرا خدا با شكیبایان است. (بقره/153)

استغفار، استعاذه

دو راه عملی دیگر در مقابل غم و اندوه ذکر استغفار و دیگر پناه بردن به خداست. زیرا بسیاری از بلاهایی که بر سر انسان می آید حاصل کردار خود انسان است و خداوند به احدی ظلم نمی کند.

فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ

از شیطان مطرود به خدا پناه بر. (نحل /98)

گفتن بسیار ذکر لاحول و لا قوه الا بالله در واقع معنای توکل فرد مغموم است و یقین او به فریادرسی خداوند را می سازد.

حزن واقعی

داشتن هر نوع حزنی در دین اسلام نکوهش شده اما باید دید حزن واقعی چیست؟

در روایات یکی از راه های تطهیر قلب و تزکیه درون را غم و اندوه می داند اما نه غم دنیا و حسرت داشتن ها و نداشتن ها بلکه اندوه از کردارهای بد و فوت وقت و توجه به اشتغالات و دور شدن از تقرب الهی که همه این ها در خود سازی نقش موثری دارد.

از رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) سوال شد خدا کجاست؟ فرمود در نزد قلب های شکسته .

بدیهی است که این حزن در مورد امور دنیوی نیست و خداوند در قرآن می فرماید: الا ان اولیا الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون؛ اولیا الهی در قلب خود اندوه و ترسی ندارند یعنی غم و اندوه دنیاییی هیچ گاه آنان را آزار نمی دهد.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علی سعیدی
تاریخ : پنج شنبه 5 ارديبهشت 1392